عقیده به ادوار هزار ساله – و به تعبیری هزارهگرایی – در سنت یهودی در اساس به آموزه چگونگی خلقت عالم در تورات باز میگردد. در نخستین کتاب از اسفار پنجگانه تورات، یعنی سفر پیدایش (۱) (یا سفر تکوین) به مراحل آغازین پدید آمدن موجودات و اعیان اشاره شده و بر اساس آن هرکدام از طبقات موجودات در وقت و مقام معینی از عدم به وجود درآمدهاند. این کتاب اختصاصاً از آغاز خلقت تا زمان فوت یعقوب را روایت میکند. به اختصار میتوان گفت کتاب پیدایش به دو بخش اصلی تقسیم میشود: بخش اول شامل بیانی در خصوص ایجاد ممکنات و آفرینش مخلوقات میباشد (۲) و بخش دوم شامل بیانی در خصوص خلقت انسان و جریان هبوط او به زمین و نیز داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام تا احوالات یعقوب نبی علیهالسلام میگردد، (۳) به نحوی که بخش دوم به مثابه شرحی بر بخش نخست تلقی شده است. در بخش نخست پیدایش زمین و آسمان به دست خداوند در خلال شش روز به قرار زیر توصیف گردیده است:
روز اول: پیدایش نور؛ روز دوم: پیدایش آسمانها، نظم و جداسازی آن از زمین؛ روز سوم: جداسازی آبها از خشکی و پدید آمدن علفها؛ روز چهارم: پیدایش نور آفتاب و سایر کواکب؛ روز پنجم: پیدایش حیوانات و مرغان هوا؛ روز ششم: پیدایش حیوانات صحرا و حشرات و بالاخره پیدایش انسان به صورت الهی؛ روز هفتم: روز استراحت خداوند پس از پیدایش آسمانها و زمین و انسان.
در باب استعمال واژه «روز» در این کتاب باید گفت که از نظر غالب مفسران و محققان کتاب مقدس، مراد از این واژه فاصله متعارف طلوع تا غروب خورشید و یا ساعات یک شبانه روز نیست، بلکه تمثیلی است از یک مقطع زمانی که به مراتب از تلقی رایج طولانیتر و دامنهدارتر است، چنانکه در همین کتاب بارها از واژههایی چون «روز بیداری»، «روز اشرار» و «روز انتقام» یاد شده و آنگونه که از برخی فقرات کتاب مقدس بر میآید، هزار سال در حضور خداوند همچون یک روز در نظر آدمیان است؛ (۴) و از همینجا عقیده به وقوع احوالات خاص کیهانی و پدید آمدن امور نو و خارقالعاده در هر یک هزار سال شکل گرفته است. در سنت یهودی و پس از آن در سنت مسیحی، پایان هر هزار سال و آغاز هزاره بعدی به مثابه نقطه عطفی در کل عالم و تقدیر همه جانبه آن تلقی میشود و با گسترش تاریخی این دو سنت و بروز نگرشهای تأویلی و استعاری در قرائت کتاب مقدس، تدریجاً جریان کلی حوادث عالم – و به ویژه ظهور منجی و مسیحا – و تحقق وعدههای کتاب مذکور در قالب هزارهباوری و اندیشههای هزارهگرایی توصیف و توجیه گردید. مقوله مهم و بنیادی موعودگرایی و اندیشه نجات در دو سنت یهودی و مسیحی، با ادبیات مکاشفهای و دعاوی هزارهگرایانه پیوند یافته و در نتیجه این مقوله از محدوده یک باور کلامی محض به صورتی از اندیشه اجتماعی، سیاسی و اخلاقی در مذاهب مختلف یهودیت و مسیحیت مبدل گردیده است. در اینجا میتوان پرسید آیا قرینه این باور را میتوان در دیگر سنتهای آیینی و دینی نیز مشاهده کرد یا خیر؟
شاید گزافه نباشد که بگوییم هزارهباوری و تمایلات هزارهگرایانه تنها به دو دین یهودیت و مسیحیت محدود نشده و در اکثر ادیان و آیینهای مشهور عالم ریشه دارد. در غالب این ادیان عنصر کلیدی آن است که در زمانی – دور یا نزدیک – نیروها و عوامل خیر بر نیروها و عوامل شر غلبه خواهند کرد و به دنبال آن دورهای طولانی سرشار از صلح و آرامش پدید خواهد آمد. با این وصف میتوان گفت به رغم جنبهها و عناصر قومی و منطقهای در ایدههای هزارهگرایانه، از دیگر معانی یا مفاد هزارهباوری، جهانشمول بودن آن است؛ هرچند نقطه آغازین آن منطقه یا محدوده خاصی از عالم باشد. شاید بتوان گفت اعتقاد به دوره هزار ساله صلح و رهایی از نیروهای شر نخستین بار در آموزههای دینی زردشت مطرح شده، زیرا اعتقاد بر این است که این دین قبل از دوره اسارت بابلی یهودیان ظاهر شده و در درون اسارت در منطقه بینالنهرین، مورد استقبال آنان واقع گردیده است. زردشتیان خود معتقدند نخستین مردمانی بودهاند که مفهوم خدای قادر مطلق (همه توان) (۵) و ظهور منجی (سوشیانت) (۶) را به منظور صیانت عالم از نیروهای شری که همهجا را فرا میگیرند، طرح کرده و تعلیم دادهاند. در آیینهای هندو – چینی نیز قراین متعددی از حرکت دوری زمان و گردش منظم و هدفمند حوادث و رویدادها وجود دارد که بعضاً با فواصل زمانی صد، هزار یا چند هزار سال از یکدیگر متمایز میشوند. به جهت اختصاص بحث حاضر به هزارهگرایی در سنت یهودی مرور تاریخی موضوع را از همین نقطه آغاز میکنیم.
در میان کتابها و نوشتههای دین یهود به غیر از رسایل و نوشتههای عهد عتیق، مجموعه کتابهای فرعی (مجعول) (۷) این سنت نیز مشحون از عبارات و آموزههایی درباره آینده عالم و صلح جهانشمولی است که توسط بندگان خداوند برقرار میشود. (۸) تفاوت عمده و مهم میان این دو دسته از نوشتهها (کتابهای قانونی و کتابهای قانونی ثانی) این است که در متون عهد عتیق، اراده خداوند است که مدار و محور چگونگی آینده بشر است ولی در متون مربوط به کتابهای ثانی، به نظر میرسد این اراده انسانها – به ویژه انسانهای برگزیده، قهرمان و اساطیر – است که مسیر تاریخ و چگونگی سرنوشت بشر را رقم میزند. به هر روی، مهم آن است که در این نوشتهها دیدگاه هزارهگرایی جایگاه مهمی دارد و چنانچه به شرایط زمانی نگارش این نوشتهها توجه کنیم، در مییابیم که آن دوران، دوران اغتشاش دینی و احیاناً محدودیتهای اعمال شده در مورد پیروان این دین بوده است. بدین ترتیب علاوه بر تأثیر آشکار هزاره باوری زردشتی در دیگر سنتهای دینی، وجود شرایط خاص اجتماعی هم زمینه را برای امید به اینکه اراده خداوند دخالت کرده، دشمنان را نابود و صلح جهانی را برقرار خواهد ساخت نیز فراهم ساخته بود. (۹)
در مورد سنت یهودی باید اضافه کنیم که مفهوم هزارهگرایی عمیقاً با فرجامشناسی (۱۰) و مفهوم رستاخیز و چگونگی پایان عالم در این سنت پیوند دارد. در زمین مبادی و عناصر فرجام شناسانه سنت مذکور پژوهشهای گستردهای صورت گرفته و میگیرد و گروهی از محققان را به این برداشت سوق داده که مفهوم «رستاخیز و معاد» در یهودیت تاریخی، از سنتهای غیر دینی و مشرک حوزه فلسطین و یونان و بینالنهرین متأثر گردیده و طبعاً از صورت اولیه دینی و وحیانی خود خارج گردیده است. (۱۱) خاستگاههای معادشناسی یهودیت نشان میدهد که از زمان انبیای عهد عتیق، چهرهها، قهرمانان و رهبران این دین همواره در میان دو قطب الوهیت و جسمانیت در نوسان قرار داشته و خواننده متون مربوط به آنها در این زمینه با یک تصویر دوگانه مواجه میگردد:
از یک سو نظم و ساختار نهایی عالم (آخرالزمان) با ظهور چهرهای به عنوان پادشاه مسیحایی (۱۲) تکوین و قوام مییابد و از سویی دیگر نظم یاد شده به واسطه ظهور و دخالت خود خداوند پدید میآید. بنابر این در این مرحله دو مفهوم متقابل و ناسازگار «پادشاه مسیحایی» و «سلطنت خداوند» (۱۳) ظاهر میگردند، بدون آنکه تلاشی برای سازگاری و رفع تعارض آنها صورت گیرد. اگر به دقت بررسی شود، در آنجا که سخن از پادشاه مسیحایی به میان آمده، جنبههای ناسوتی و عناصر انسانگونه بر مفاهیم الوهی غلبه دارد و لذا این تردید مطرح میشود که معادشناسی یهود – به ویژه در آنجا که به مجموعه کتابهای ثانی (فرعی) مربوط میگردد – به شدت از عناصر برون دینی تأثیر پذیرفته است؛ هر چند برخی از محققان تلاش میکنند این جنبه را نیز به گونهای موجه جلوه دهند و ادعا کنند که عقاید و باورهای اقوام مشرک تنها در حاشیه سنت یهودی حضور داشته اند، نه در متن و نوشتههای اصلی دینی این سنت. (۱۴)
به نظر میرسد بر مبنای نوشتهها و رسایل عهد جدید، عیسی مسیح با همین وجه از باورهای شرکآلود درباره هزارهگرایی و سلطنت دنیوی مبارزه میکرده است و البته یهودیان عصر او نیز با اعتقاد به همین وجه دنیوی، با عیسی مسیح مقابله میکرده اند. مدارک فراوانی در دست است که یهودیان عصر عیسی مسیح از اینکه پیامبر خدا به جای تبلیغ و گسترش «قدرت»، منادی «رأفت» و مهربانی است ناخشنود بودهاند. بر طبق مضامین عهد جدید، برخی از اطرافیان و نوکیشان دین مسیح به غلبه عیسی بر دشمنانش و بر پایی حکومت این جهان وی اعتقاد داشتهاند. مثلاً در اناجیل آمده است که در هنگام عروج عیسی مسیح، یکی از رسولان از وی سؤال میکند که آیا در همین زمان است که حکومت و سلطنتاش را بر پا خواهد کرد؟ (۱۵)؛ ولی تا زمان فرا رسیدن عید پنجاهه (۱۶) یهودیان، آنها درنیافتند که سلطنت و حکومت او کاملاً روحانی و نه جسمانی است. اما در عین حال با دقت و تأمل در مطاوی کتاب مقدس، به نظر میرسد امید به سلطنت مسیحایی از دل سنت یهودی به مضامین عهد جدید راه یافته است، به طوری که بر اساس گزارش این کتاب، پطرس (۱۷) در زمان عید مذکور اعلام میکند که عیسی مسیح در کنار خداوند بوده و او همان مسیحای موعود است. با این وصف پیشگوییها درباره سلطنت عیسی مسیح در هنگام معراج و رستاخیز او به واقعیت خواهد پیوست:
… ولی چون پیامبر بود، میدانست خداوند قول داده و سوگند یاد کرده که از نسل او، مسیح را بر تخت سلطنت او بنشاند؛ او این مطلب را پیش از رستاخیز مسیح دیده بود … (۱۸)
پینوشتها:
1. Genesis («برشیث» در لغت عبری)
2. پیدایش، ۱/۱ تا ۱۴/۲.
3. پیدایش، ۱۵/۲ تا ۲۵/۲.
4. مزامیر، ۴/۹۰؛ دوم پطرس، ۸/۳.
5. Omnipotent
6. Redeemer
7. Apocrypha
8. برای نمونه در کتابهای اخنوخ، باروک، یشوع و دانیال.
9. The Pauline Eschatology, p. 230
10. Eschatology
11. در این زمینه میتوان از متن و کتابشناسی اثر زیر بهره گرفت:
-Jacobs, Louis, A Companion to Jewish Religion.
12. Messianic King
13. Kingdom of God
14. The Pauline Eschatology, pp. 230-232.
15. اعمال رسولان، ۱/۶.
16. Pentecost
17. St. Peter
18. اعمال رسولان، ۳۰/۲-۳۱.
منبع: حسین کلباسی اشتری (۱۳۸۸)، هزارهگرایی در سنت مسیحی، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: