بدیع‌الزمان فروزانفر شیفته‌ی یهودیت و بهائیت

بدیع‌الزمان فروزانفر شیفته‌ی یهودیت و بهائیت

مئیر عزری سفیر و اولین نماینده سیاسی دولت اسرائیل در ایران بود. وی نقش مهمی را در ارتقای روابط ایران و اسرائیل در در بین سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۵ میلادی داشت. وی هم‌چنین از فعالین آژانس یهود در ایران بود و نقش مهمی در تسهیل مهاجرت یهودیان ایران به کشور جعلی اسرائیل ایفا کرد. بدیع‌الزمان فروزانفر

عزری در سال ۲۰۰۱ میلادی، کتاب خاطراتی را به‌نام «مردمان در میان شما» (מי בכם מכל עמו) منتشر ساخت. او در این کتاب زوایایی تازه از ارتباط اسرائیل با ایران در دوران پهلوی را نشان داده است. این کتاب در ایران نیز با نام «خاطرات مئیر عزری» به فارسی منتشر شده است.

بخش بیست‌ویکم این کتاب با عنوان «پیوندهایی در دستگاه‌های پژوهشی و دانشگاهی» به ارتباط‌گیری‌های با چهره‌های علمی و دانشگاهی اشاره دارد. در این بخش می‌خوانیم:

در پاییز ۱۹۵۸ با استاد بدیع‌الزمان فروزانفر آشنا شدم که یکی از برجستگان فرهنگ‌شناس ایران‌زمین بود. وی را باید گشاینده‌ی راه و راهنمای خود در راه‌یابی به دروازه‌ی کیش‌مداران ایران بخوانم، که در بخش پیوندهای کیش‌مدارانه از او بیشتر سخن خواهم گفت.

عزری در بخش بیست‌ودوم کتاب، با عنوان «همکاری با کیش‌مداران (مذهبی‌ها)»، به روابطش با مذهبیون و تلاش برای نفوذ در میان علما و اثرگذاری بر آن‌ها می‌پردازد:

پیش از این‌که به نمایندگی از سوی دولت اسرائیل به ایران بروم، از نیروی گسترده و بی‌پایان پیشوایان شیعه بر مردم ایران به خوبی آگاه بودم و برخی ریزه‌کاری‌هایش را می‌شناختم… سال ۱۹۵۸ که به ایران آمدم، پیشوایان شیعه در ایران به نیروی سازمان‌یافته‌ای دست یافته بودند… می‌کوشیدم با نزدیک شدن به پیشوایان مذهبی، بلکه بتوانم با روشنگری‌هایی [!] از زهر بدگویی‌های برخی از آن‌ها بکاهم.

بدیع‌الزمان فروزانفر

در این میان، عزری به نقش مهم بدیع‌الزمان فروزانفر به‌مثابه یک پل ارتباطی بین او و برخی شخصیت‌های مذهبی اشاره می‌کند:

آن روزها برای یافتن راهنمایی که بتواند مرا در رسیدن به آغاز این راه دشوار یاری بدهد، هر دری را می‌کوفتم و در هر گوشه‌ای به جست‌وجو می‌پرداختم… در واکنش به این خواسته‌ی من «سپهبد کیا» در پاییز ۱۹۵۸ مرا با استاد بدیع‌الزمان فروزانفر سرپرست دانشکده الهیات دانشگاه تهران آشنا کرد. فروزانفر با بسیاری از پیشوایان شیعه در ایران نزدیک بود.

از جمله شخصیت‌هایی که مئیر عزری با وساطت فروزانفر به دیدار و ارتباط با آنها موفق شد، می‌توان از سیدجواد ظهیرالاسلام؛ تولیت مسجد سپهسالار و آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری نام برد. عزری در ادامه می‌نویسد:

فروزانفر دانشمندی ارزنده بود که پی‌گیری همکاری میان ایران و اسرائیل و پاسداری از فرهنگ دو ملت را به سود هر دو کشور می‌دانست… بارها از دانشکده‌اش دیدار کرده و با چندی از دانشجویانش آشنا شده بودم.

بدیع‌الزمان فروزانفر و اسرائیل

در ادامه‌ی همین بخش از کتاب خاطرات، عزری پرده از ناگفته‌های بیشتری برمی‌دارد که در شناخت چهره‌ی پنهان بدیع‌الزمان فروزانفر بسیار راه‌گشاست:

روز بیستم آوریل ۱۹۶۰ از دیدار فروزانفر با وزیر خارجه سنت‌گرا عباس آرام، به موشه ساسون نوشتم. آرام در این دیدار به فروزانفر گفته بود که نزدیک شدن ایران به اسرائیل دیر یا زود با واکنش‌های ناخوش عراق و دیگر کشورهای تازی [عربی] روبه‌رو خواهد شد که به سود ایران نخواهد بود. فروزانفر سرسختانه در برابر چنین برداشت نادرستی ایستاده و پاسخ داده بود:

…ایران بی‌هراس از گفت‌وگو با کسی یا کشوری باید در برابر این همسایه‌های ناپایدار به جست‌وجوی دوستی نیرومند و همیشگی باشد. تا آن‌جا که ما می‌دانیم دولت اردن می‌تواند میانجی سازنده‌ای میان ایران و اسرائیل گردد.

روز هفتم ژوئن به موشه ساسون نوشتم:
فروزانفر را یکی از نامدارترین روشن‌اندیشان ایرانی و یکی از شایسته‌ترین سازندگان کاخ آرامش و دوستی می‌شناسم. از سوی کیش‌مداران ایرانی در کنفرانس هماهنگی مبان کیش‌های یگانه‌جو، با نمایندگان یهودی همکاری‌های ارزنده‌ای داشته است. باید از او در این زمینه پشتیبانی کنیم.

چهره پنهان بدیع‌الزمان فروزانفر

بدیع‌الزمان فروزانفر سفر به اسرائیل را هم در کارنامه دارد! عزری می‌نویسد:

روز پنجم مارس ۱۹۵۹ با فروزانفر و دختر نوجوانش به سرزمین اسرائیل پرواز کردیم. کوشیدم گوشه‌هایی از این سرزمین را به استاد نشان بدهم. روز یازدهم با نخست‌وزیر داوید بن گوریون دیدار کرد… زمان پیش‌بینی شده برای این دیدار پانزده دقیقه بود ولی افزون بر چهار ساعت دیدار به درازا کشید. [!]

بن گوریون یکی از بهترین هم‌سخن‌هایش را می‌دید، که مردی پخته در فرهنگ و ادب، دانا در سیاست و جهانمداری است آموخته. آن دو گویی آشنایان دیرین بودند. پرسش‌ها و پاسخ‌های یکدیگر را به روشنی در می‌یافتند… بن گوریون آن‌چنان شیفته‌ی این چالش از یاد نرفتنی شده بود که پیشنهاد دیداری دیگر را به میان آورد. ولی برخی پیچیدگی‌ها انجام آن را به آینده و روزی دیگر انداخت.

یکی دیگر از دیدارهای فراموش‌نشدنی استاد فروزانفر با پروفسور یعقوب کیستر اسلام‌شناس و حدیث‌شناس دانشگاه اورشلیم بود… پروفسور کیستر به یاری استاد فروزانفر توانست در سال ۱۹۷۰ با چندتن از پیشوایان مذهبی در ایران دیداری نماید که در نیرومند کردن پیوندها میان رهبران مذهبی ایران و اسرائیل راه‌گشا باشد.

استاد فروزانفر یک بار دیگر [برای معالجه] به اسرائیل آمد، این بار نیز همراهش بودم.

علاقه بدیع‌الزمان فروزانفر به یهود و بهائیت

در لابه‌لای ذکر حوادث این سفر، از شیفتگی فروزانفر به فرقه ضالّه بهائیت هم یاد شده است:

فروزانفر یکی از پژوهشگران نامدار ایران در تاریخ کیش‌ها بود. او در شیفتگی به همبستگی میان فرهنگ‌های مردم ایران و اسرائیل دیرگاهی بود که می‌خواست انجمنی برای نزدیک ساختن ادیان برپا کند. از دیگر سو بهائیت را به‌خوبی می‌شناخت و در یکی از بازدیدهایش از اسرائیل به دیدار زیارتگاه‌های بهائیان در حیفا و عکا رفت.

در واکنش به خواسته‌ی ما که می‌کوشیدیم این بخش از دیدارهایش را از برخی چشم‌ها پنهان کنیم، روزی بی رودربایستی گفت:

دوره‌ای که در مشهد زندگی می‌کردم و سرگرم آموزش و پژوهش‌هایی در اسلام بودم، گرایشی یافتم تا با آئین بهائیت آشنا شوم. این گرایش تا جایی پیش رفت که بسیاری از دوستانم پنداشتند بهایی شده‌ام و برخی احکام اسلام را انکار می‌کنم. آن‌ها هرکسی را که با جهان‌بینی نوین آشنا باشد و به خرافه‌های دست و پا گیر بتازد با چنین اتهاماتی از خود می‌رانند. [!!]

پس از رایزنی با وزارت خارجه، روزی همراه فروزانفر به دیدار آرامگاه پیر بزرگ بهائیان در باغ زیبای حیفا رفتیم. مرد سیاه‌چرده‌ی خوش‌رفتاری که هر از گاه زبانش نیز می‌گرفت به پیشوازمان آمد و خود را «دکتر حکیم» خواند. دکتر حکیم وابسته به یک خانواده‌ی بازرگان یهودی بود که بیست‌وپنج سال پیش به بهائیت گرویده بود. میزبان بی‌درنگ استاد فروزانفر را شناخت و زبان به ستایش از فرهنگ‌پروری و اندیشه‌های آزادی‌خواهانه‌ی وی گشود.

از آن رو که دیدارکنندگان زیادی در آن باغ زیبا در رفت و آمد بودند و ما نیز می‌کوشیدیم دیدارمان چندان آفتابی نشود، به پیشنهاد دکتر حکیم به دفتر کوچکش در گوشه‌ای از همان باغ رفتیم. گفت‌وگوی ریشه‌داری که میان فروزانفر و حکیم گل انداخته بود برایم شنیدنی می‌نمود. نقش هدایتگر فروزانفر در این گفت‌وگو نشان از آگاهی و چیرگی وی در بهائیت داشت.

بدیع‌الزمان فروزانفر و مجله بخارا

بیشتر بدانیم:
زرسالاران یهودی و بهائی‌گری
یهودیان مخفی و گسترش بهائی‌گری
یهودیان بهائی

در پایان این گفت‌وگو، پرسش و پاسخی ذکر شده که اسراری در خود دارد. عزری می‌نویسد:

در کشاکش گفت‌وگوها، دکتر حکیم ناگهان با پرسشی از فروزانفر مرا به شگفتی واداشت، او با آهنگی گرم و فروتنانه پرسید:
جناب فروزانفر، آیا هنگام آن نرسیده که آشکارا به دین حق بپیوندید، بر سر ما جای بگیرید و با دریای اطلاعاتتان به روشنگری بپردازیم؟

فروزانفر فرزانه‌وار به خاموشی خواند و افزود:
من مسلمانی وفادارم، پرچمدار حُسن تفاهم بین تمام مذاهب در ایرانم، بارها نماینده‌ی مسامانان ایرانی در مجامع جهانی یهود و مسیح بوده‌ام، ما همه یکتاپرستیم، بهتر نیست هریک از ما به کار خودمان بپردازیم؟

آری، به‌گفته‌ی عزری:

فروزانفر از دانشمندان گرانمایه‌ی ایران‌زمین بود که مردم اسرائیل همواره به دوستی‌اش خواهند بالید.

به کوشش: اندیشکده مطالعات یهود

…..

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ نرم

اهمیت کلیدواژه «دروغ» در «جنگ نرم»

غرب با «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و با تمرکز بر شگرد «خبررسانی جعلی» (Fake news) با تلفیق میان راست و دروغ و تغییر حقایق به «مدیریت افکار عمومی» مبادرت می‌ورزد.

۲ نظر

  1. واقعا قلبم به درد آمد فکر نمیکردم شخصی مانند این آقا که منی که به ادبیات علاقه دارم مدام با نوشته های ایشان مواجه میشدم و احترام خاصی برایشان قائل بودم،چنین از اسرائیل تعریف کنند!مایه تاسف است…

  2. امیدوارم سایت وزین‌تان بدون هیچ ملاحظه‌ای همه حجاب‌ها را کنار بزند تا با تمام واقعیات آشنا شویم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + یازده =