پیش درآمد همایون صنعتیزاده
در دهه ۱۳۴۰ دو مرکز بزرگ ترجمه در ایران فعال بودند: یکی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» که تحت نظارت دربار شاهنشاهی و زیر سیطرهی بهاییهایی مانند «احسان یارشاطر» قرار داشت و دیگری یک شرکت انتشاراتی آمریکایی بهنام «مؤسسه فرانکلین». [۱]
این مؤسسه را که «همایون صنعتیزاده» یکی از کارگزاران برجستهی MI6 و CIA در تهران تأسیس کرد، از بودجهی مستقیم دولت آمریکا تغذیهی مالی میشد و با لژهای فراماسونری پیوندهای استواری برقرار ساخت؛ اساسنامهی فرانکلین نیز صراحتاً وظیفهی اصلی آن را «گسترش فلسفه و ادبیات آمریکایی در ایران» ذکر کرده بود. [۲]
«منوچهر انور»، یکی از پیروان فرقه ضاله بهائیت، سردبیری انتشارات را برعهده داشت و کریم امامی و نجف دریابندری، سرویراستاران آن بهشمار میرفتند. [۳]
همایون صنعتیزاده که بود؟
«همایون صنعتیزاده»، مؤسس و مدیرعامل مؤسسه فرانکلین سال ۱۳۰۴ در خانوادهای غربگرا از طبقهی سرمایهداری در تهران به دنیا آمد و ۴ شهریور ۱۳۸۸ در کرمان مُرد. پدرش عبدالحسین صنعتی در زمرهی نخستین رماننویسان ایرانی و از تجّار فرش و سنگ فیروزه و از بابیان ازلی بود. (پدربزرگ وی نیز بابی ازلی بود!) کودکی خود را در کرمان نزد پدربزرگش (مؤسس نخستین سینمای کرمان) گذراند، اما برای تحصیل در مدرسه زردشتیها به تهران آمد و از کلاس اول با ایرج افشار (مورّخ و فراماسونر مشهور) دوست شد.
در واقع، صنعتیزاده از خاندانی برخاست که فرهنگ و سرمایهداری را به یکدیگر پیوند دادند و به روایت رادیو بی.بی.سی «یک بچه تاجر» است. او تحصیلات متوسطهاش را در دبیرستان البرز ادامه داد و سال ۱۳۲۱ به حزب توده ایران پیوست و به سِمَت منشی کمیته مرکزی حزب رسید. سال ۱۳۲۵ که از این حزب جدا شد، بلافاصله به استخدام سفارت انگلستان درآمد و منشی سفارتخانه شد.
ایستاده از راست: مهدخت، همایون و فریدون صنعتی. نشسته: قمرالتاج دولتآبادی (مادر)
صنعتیزاده یکی از پلهای ارتباطی انگلستان با گروههای سیاسی ایران بهشمار میرفت. از اینرو، دولت دکتر مصدق او را به اتهام «فعالیتهای سیاسی ضد دولت ایران و به نفع انگلستان» تحت تعقیب و مراقبت قرار داد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در حالیکه صنعتیزاده در اداره اطلاعات سفارت انگلیس فعال بود، با تأسیس یک گالری هنری در چهارراه کالج تهران، آن را به پاتوق رایزنان سفارتخانههای غربی برای برقراری ارتباط با هنرمندان ایرانی و… تبدیل کرد.
از این مقطع دو روایت متفاوت پیرامون تأسیس مؤسسه فرانکلین وجود دارد. براساس اسناد پرونده فرانکلین در ساواک، صنعتیزاده در سفری که سال ۱۳۳۳ به آمریکا داشت، امتیاز نمایندگی فرانکلین را گرفت، اما خودش میگوید در گالری چهارراه کالج با وابستهی فرهنگی سفارت آمریکا مذاکراتی انجام داد و این دیپلمات در سال ۱۳۳۳ ترتیب ملاقاتش با دیتوس اسمیت، مدیرعامل انتشارات فرانکلین در نیویورک و رئیس سابق انتشارات دانشگاه پرینستون را داد.
فرانکلین نمایندگیهایی در کشورهای مصر، عراق، پاکستان، اندونزی و مالزی داشت و صنعتیزاده در این ملاقات توانست نمایندگی فرانکلین را بهدست آورد. البته تقاضای صدور امتیاز این مؤسسه سال ۱۳۳۸ در ایران ارائه شد و به دستور قائم مقام ساواک با تقاضایش موافقت کردند؛ مؤسسهای که تا هنگام انقلاب اسلامی ۱۵۰۰ عنوان کتاب ترجمه و چاپ کرد.
فرانکلین مستقیماً مبادرت به انتشار کتاب نمیکرد، بلکه وظیفهی اصلی خود را «شناسایی و حمایت از نویسندگان مستعد و مترجمان خوش ذوق و معرفی محصولات آنان به ناشران کشور» میدانست. برای همین، بیشتر کتابهایش را ناشران دیگر به چاپ می رساندند و در شناسنامه اثر مینوشتند: «با همکاری مؤسسه فرانکلین».
سربرگ و لوگو مؤسسه انتشارات فرانکلین
صنعتیزاده ابتدا ترجمهی کتابها را به کسانی مانند احمد آرام، محمدعلی جمالزاده و… سپرد و بهسبب بودجهی کلانی که دولت آمریکا در اختیارش میگذاشت، بالاترین حقالترجمه را به آنان میداد.
او بهسبب رابطهی نزدیکی که با خاندان سلطنتی داشت، بهگفتهی خود کوشید تا در کتابهای فرانکلین با تبلیغ برای پهلویها از رضاخان تصویر آدمی «خودساخته» را نزد مردم بسازد و در کتاب «مردان خودساخته»، برای نخستینبار زندگی «رضاشاه به قلم محمدرضا شاه» را منتشر کرد.
همایون صنعتیزاده از سال ۱۳۳۷ مسئولیت نشر کتابهای درسی افغانستان را برعهده گرفت و به روایت عبدالرحیم جعفری (روزنامه اعتماد، ۱۴ شهریور ۱۳۸۸) که از دوستان نزدیکش بود، در دیداری با محمدرضا پهلوی پیشنهاد اجرای همین پروژه را در ایران داد. به دستور شاه، صنعتیزاده با حمایت «سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی» کار چاپ و تألیف کتابهای مقطع دبستان را آغاز کرد و برای این کار افرادی را به آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه فرستاد تا با الگوبرداری از نظام آموزشی – تربیتی سکولار در غرب به تهیه و تدوین متون پایهی آموزشی برای ایران بپردازند.
محمود صناعی، احمد آرام، محمود بهزاد، رضا اقصی، مصطفی مقربی، ابوالقاسم قربانی، حافظ فرمانفرماییان، هوشنگ پیرنظر (یهودی صهیونیست) و داریوش همایون برای تألیف و ویرایش؛ و محمدزمان زمانی، پرویز کلانتری، هرمز وحید، لیلی ایمن (بهایی)، ثمین باغچهبان و شهناز سرلتی برای امور هنری و آمادهسازی با بودجهی دربار به این کشورها رفتند. نجف دریابندری، امیر صمیمی و علیاصغر مهاجر نیز برای طی دورههای امور اداری و مدیریت به سوئیس سفر کردند.
بازدید فرح دیبا و اشرف پهلوی از انتشارات فرانکلین و سازمان چاپ افست (همایون صنعتیزاده نفر وسط)
صنعتیزاده پس از آن همراه سیدحسن تقیزاده (سرآمد ایدئولوگهای لائیک عصر پهلوی) «شرکت سهامی افست» را تأسیس کرد و آن را به یکی از بزرگترین مراکز چاپ خاورمیانه بدل ساخت. پشتیبانی دربار و ساپورت مالی آمریکا سبب شد تا صنعتیزاده به فکر احداث یک کارخانهی بزرگ کاغذسازی بیفتد و «کاغذسازی پارس» را بنیان گذاشت.
در نیمهی دوم دهه ۱۳۳۰ او با «بنیاد فورد» که از اهرمهای آکادمیک سازمان جاسوسی سیا است، پیوند خورد و برای چاپ کتابهایش با آنان به مذاکره پرداخت. این مذاکرات به سرمایهگذاری ۱۵۰ هزار دلاری بنیاد فورد در پروژهی چاپ و نشر یک دایرةالمعارف فارسی انجامید. (عبدالرحیم جعفری رقم کمک بنیاد فورد به صنعتیزاده را ۴۰۰ هزار دلار ذکر کرده است.)
همایون صنعتیزاده در حال نشاندادن کتابهای انتشارات فرانکلین به اشرف پهلوی و فرزندانش در سال ۱۳۳۴
صنعتیزاده همچنین از اواخر دهه ۱۳۳۰ روابط خود را با «اشرف پهلوی» گسترش داد و مأموریتهای فرهنگی مختلفی از وی گرفت. صنعتیزاده برای جلب حمایتهای بیشتر خواهر دوقلوی شاه، نام اشرف را بهعنوان مترجم روی کتاب «مادر و بچه» نوشتهی «بنیامین اسپاک» گذاشت، در حالیکه مترجم اثر فرد دیگری بود! همین ارتباطات سبب شد تا سرانجام عبدالرضا انصاری، رئیس دفتر اشرف پهلوی به او اطلاع بدهد که به مدیرعاملی «شرکت خزر شهر» برگزیده شده است.
وی در سال ۱۳۳۹ «سازمان کتابهای جیبی» را تأسیس کرد و مدیریتش را به داریوش همایون سپرد که بعدها وزیر اطلاعات و جهانگردی رژیم پهلوی شد. سال ۱۳۴۰ مجید روشنگر به ریاست این سازمان منصوب شد و بهسبب ارتباطاتش با انتشارات پنگوئن انگلستان -که به تعامل نزدیک با سرویس جاسوسی MI6 شهره است- سیاستهای آن را برای نشر کتابهای جیبی در ایران پی گرفت. این سازمان کتابهای خود را از طریق ۵۰۰ روزنامهفروشی در تهران و ۵۰۰ کتابفروشی در سراسر ایران توزیع میکرد. آثاری مانند «تاریخ ایران باستان» [از: حسن پیرنیا] و «سیر حکمت در اروپا» [از: محمدعلی فروغی] که از تولیدات مهم نویسندگان فراماسون بودند، در مجموعه کتابهای جیبی منتشر شدند.
فعالیتهای تجاری صنعتیزاده هر روز گسترش مییافت و بهتدریج «شرکت کشت مروارید کیش»، «شرکت گلاب زهرا» و «شرکت رطب زهره» را به امپراطوری خود افزود و در دورهای مدیریت «شرکت لاستیک بی اف گودریچ» را برعهده گرفت.
ادای دین مجله دگراندیش و شبهروشنفکری بخارا به صنعتیزاده
صنعتیزاده و فرانکلین، پس از انقلاب اسلامی
اینچنین، همایون صنعتیزاده از رهگذر ارتباطات خود با دربار ستمشاهی و اشرف پهلوی سودهای کلان و سرمایهی بادآوردهای را به جیب زد که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بخشی از آنها مصادره شد و به اتهامات «ارتباط با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» و «نشر فرهنگ غربی» به زندان افتاد، اما بهنحوی شگفتانگیز و مرموز پس از چندی آزاد شد!!
مؤسسه فرانکلین هم گرچه به «سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی» تغییر نام داد و وظیفهی چاپ کتب درسی را برعهده گرفت، اما بدنهی آن تحت سلطهی روشنفکران سکولار ماند و سرانجام در سال ۱۳۷۲ با «شرکت انتشارات علمی و فرهنگی» (جانشین «بنگاه ترجمه و نشر کتاب») ادغام شد. بنابراین، از دل دو مؤسسه انتشاراتی مهم عصر پهلوی دوم، یعنی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و «مؤسسه فرانکلین»، «انتشارات علمی و فرهنگی» زاده شد.
از دهه ۱۳۶۰، همایون صنعتیزاده تلاشهای خود را برای استرداد اموال نامشروعش آغاز کرد و در سال ۱۳۸۱ از طریق لابیهای گستردهای که توسط سیاستمداران اصلاحطلب و برخی باندهای فاسد در قوه قضائیه انجام داد، توانست بخش مهمی از املاک خود را پس بگیرد!
جالب است که شامگاه ۳۰ مرداد ۱۳۸۱ وقتی مراحل نهایی حکم رفع مصادره از املاک مهم او در دادگاه انقلاب اسلامی طی میشد، یکی از خبرنگاران ارشد بی.بی.سی میهمان صنعتیزاده در مجتمع سامان تهران بود و او در میانهی گفتوگوهایش از «فعالیتهای خیریهی والاحضرت اشرف پهلوی» و «شأن والای رضاخان در میان ایرانیان» گفت تا به سلطنتطلبان فراری ادای دین کرده باشد!
۶ سال بعد، متن این گفتوگو در ۱۶ مرداد ۱۳۸۷ توسط سایت بی.بی.سی فارسی منتشر گشت. همچنین در آذر ۱۳۸۶ وی از سوی «دولت نهم»، بهعنوان برندهی جایزهی ترجمه در سیزدهمین دورهی مراسم «کتاب سال کرمان» اعلام شد! [۴]
«پروندهی موششناسی سایت اندیشکده»
پینوشتها:
[۱] کریمی حکاک، احمد. «تاریخ و سنت ترجمه در ایران». ترجمهی مجدالدین کیوانی. فصلنامه مترجم، شماره ۲۹. (کریمی حکاک که از دهه ۱۳۶۰ عضو ارشد «بنیاد مطالعات ایران» به ریاست عالیهی اشرف پهلوی در واشنگتن. دی. سی. است، در این نوشتار به ماهیت درباری «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و نیز ماهیت آمریکایی «انتشارات فرانکلین» اشاره میکند و مینویسد: «در ۱۳۳۲ بنگاه ترجمه و نشر کتاب با ابتکار جوانی دانشمند و تحصیل کردهی غرب بهنام احسان یارشاطر [بهایی] در تهران تأسیس شد. این بنگاه تحت نظارت دربار، تلاشهایی را در حوزهی ترجمه هدایت کرد که نتیجهاش انتشار چندین رشتهکتاب بود، از جمله رشتهکتابهای ادبی خارجی، رشتهکتابهای کودکان و نوجوانان، رشتهکتابهای ایرانشناسی و متون فارسی… مؤسسه مذکور الگویی نیز برای کارهای مشابه به دست داد که از همه برجستهتر مؤسسه فرانکلین ایران، یک شرکت انتشاراتی آمریکایی بود که در سال ۱۳۳۳ بنیاد نهاده شد.»)
[۲] Report Presents historical perspective of U.S.-Iranian cultural ties. Excerpts from: US-Iran Cultural Diplomacy. A Historical Perspective, Ramin Asgard (Director, Iran Regional Presence Office, US Consulate General, Dubai, US Department of State). The International Institute of Iranian Studies Annual Conference, July 31-August 3, 2008.
[۳] «گفتوگو با نجف دریابندری» در: سینما و ادبیات. تهران: نشر علم، ۱۳۷۷، ص۲۳۸.
[۴] برای دیدن مستندات و مطالعهی بیشتر، نک:
الف) «مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک» (کتاب ششم). تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زمستان ۱۳۸۲.
ب) جعفری، عبدالرحیم. «در جستجوی صبح» (جلد دوم، خاطرات). تهران: نشر روزبهان، ۱۳۸۶، ص۴۴۱.
ج) جعفری، عبدالرحیم، «مردِ اثر آفرین». روزنامه اعتماد (ضمیمه روزانه)، ۱۴ شهریور ۱۳۸۸، شماره ۲۰۴۴، ص۶.
د) «همایون صنعتیزاده». ویکی پدیا، دانشنامه آزاد:
https://fa.wikipedia.org/wiki/همایون_صنعتی%E2%80%8Cزاده
هـ) «همایون صنعتیزاده؛ زندگینامه». سایت بی.بی.سی فارسی، ۱۳ مرداد ۱۳۸۷، از:
https://www.bbc.com/persian/arts/story/2008/08/080802_la-cy-sanati
و) «زندگینامه: همایون صنعتیزاده». سایت همشهری آنلاین، ۸ شهریور ۱۳۸۸، از:
https://www.hamshahrionline.ir/news/89079/زندگینامه-همایون-صنعتی-زاده-۱۳۰۴-۱۳۸۸
ز) علینژاد، سیروس. «گفتوگو با همایون صنعتی درباره شکلگیری انتشارات فرانکلین». سایت بی.بی.سی فارسی، ۲۴ مرداد ۱۳۸۷، از:
https://www.bbc.com/persian/arts/story/2008/08/080811_an-cy-sanaati-franklin
ح) علینژاد، سیروس. «گزارش یک زندگی؛ همایون صنعتی بنیانگذار فرانکلین». سایت بی.بی.سی فارسی، ۹ مرداد ۱۳۸۷، از:
https://www.bbc.com/persian/arts/story/2008/07/printable/080730_an-cy-sanaati
ط) «سازمان کتابهای جیبی». ویکی پدیا، دانشنامه آزاد:
https://fa.wikipedia.org/wiki/سازمان_کتاب%E2%80%8Cهای_جیبی
ی) مختاباد، سیدابوالحسن. «صنعتیزاده و نگاه اصولی به تقویت بخش خصوصی». روزنامه اعتماد (ضمیمه روزانه)، ۱۴ شهریور ۱۳۸۸، شماره ۲۰۴۴، ص۷.
منبع: پیام فضلینژاد، ارتش سرّی روشنفکران، تهران: شرکت انتشارات کیهان، ص۱۸۶ و صص۲۱۶-۲۲۰.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقاله فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
چشممون روشن که برنامه سحری شبکه ۲! فرزاد جمشیدی داشت از صنعتی زاده و انتشارات نحس فرانکلین تعریف میکرد!!!!