ارتش سرّی روشنفکران (قسمت هشتم) شوالیههای ماسون
علوم انسانی؛ الهیات جنگ نرم (۱)
یک «شوالیه» با زرهی طلایی و کلاهخودی که پَری سفید رنگ داشت، سوار بر اسبی قهوهای. این نقاشی از ادوارد دانته به دیوار اتاق کار رئیس کل سرویس جاسوسی فرانسه آویخته بود. درونمایهی نقاشی، تمثیلی رازآمیز از «جنگ شوالیهها» به نظر میآمد که وقتی کُنت الکساندر دمارانش پشت میز کارش مینشست، میخواست از ورای آن دیده شود. (۱) البته، این جاسوس کهنهکار فرانسوی خود را شایستهتر از دیگر همتایان غربیاش برای قرار گرفتن در قاب نقاشی دانته میدید. دستکم اینکه در مقام دیرپاترین رهبر اطلاعاتی غرب، هم ملقب به لقب اشرافی کُنت بود، هم عضو بلند پایهی کلوپ سری بیلدربرگ (۲) و نیز مانند خود دانته یک شوالیهی فراماسون. (۳)
دمارانش در عصر جنگ سرد از تئوریسینهای عملیات «بیثباتسازی سیاسی» و مخفیترین مقام امنیتی بلوک غرب به شمار میرفت. او را با اسم مستعار میل فوی صدا میزدند که نام نوعی شیرینی فرانسوی عجیب است. در دوران ریاست ۱۱ سالهاش بر سرویس جاسوسی فرانسه، هیچگاه مصاحبهی مطبوعاتی نکرد؛ هیچ عکسی از چهرهاش منتشر نشد و حتی کسی او را در همایشهای سیاسی یا ضیافتهای رسمی ندید.
در ۳ مرحله نقشی تاریخی علیه ایران ایفاء کرد: یکی از سال ۱۳۵۱ که «مشاور ویژه شاه» بود و برای اجرای «پروژه نفوذ به درون جامعه شیعی» به تأسیس یک شبکه اطلاعاتی بزرگ در مساجد ایران پرداخت. (۴) دیگری، طراحی نقشه ترور و ربودن امام خمینی (ره) در ایتالیا و سپس قم. (۵) بار آخر، دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی به دیدار رئیس جمهور آمریکا رفت تا «عملیات سرّی پشه مالاریا» را برای براندازی «اسلام انقلابی» به او پیشنهاد دهد. (۶)
دمارانش تنها رئیس در میان رؤسای سازمانهای جاسوسی غرب بود که در ۵ ماه منتهی به انقلاب اسلامی، لحظه به لحظه امام را در فرانسه تعقیب کرد و شخصیت مبارز ایشان را از نزدیک میشناخت. او نه تنها سریعتر و صریحتر از همه گفت «این بار دشمن ما مذهب است» بلکه «جنگ جهانی چهارم» را نبردِ نهایی «شوالیههای صلیبی با مسلمانان اصولگرا» خواند.
رئیس سرویس جاسوسی فرانسه صحنههای آغازین این نبرد را از نزدیک در ایران دید. در شش ماه منتهی به انقلاب اسلامی، او شش بار شاه را در تهران ملاقات کرد. سه بار پیاپی، دو هفته بعد از کشتار ۱۷ شهریور. دوبار، دو روز پس از سقوط دولت جعفر شریف امامی و ششمینبار، در دیماه ۱۳۵۷ دیداری طولانی با او در کتابخانه کاخ نیاوران داشت تا گزارش جاسوسی از فعالیتهای سیاسی امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو را به اطلاعش برساند. (۷)
دمارانش روز ۱۶ مهر ۱۳۵۷ طرحی فوری را برای اخراج امام از فرانسه به تصویب رئیس جمهور ژیسکاردستن رساند، اما به مرحله اجرا نرسید. (۸) سپس یک روز بعد نقشهای برای انتقال امام به ایتالیا و ترور ایشان در حین سفر کشید. پس از موافقت دولت فرانسه، آغاز این عملیات فوق سرّی به سازمان ضدجاسوسی ایران ابلاغ شد، اما آن هم ناکام ماند. (۹) او از شاه دربار دلایل جلوگیری از اجرای طرحهایش میپرسید، اما جواب دقیقی نمیشنید، چون «اعلیحضرت کاملاً درهم شکسته و فرسوده بودند»، درست مثل نظام سلطنتی. پس از پایان آن دیدار طولانی هر دو مأیوس به نظر میآمدند.
آخرین ملاقات کُنت با شاه در تهران، حتی نزدیک بود به قیمت جانش تمام شود. وقتی نیمهشب از محاصره تانکهای گارد سلطنتی در کاخ نیاوران بیرون آمد، سیل جمعیت مردم در خیابانها غافلگیرش کرد. چند پُست بازرسی حکومت نظامی به ماشین حامل رئیس سرویس جاسوسی فرانسه ایست دادند و در یکی از پستها ناگهان جوانی مسلح، مسلسل را درست روی شقیقه دمارانش گذاشت و دلیل رفت و آمدش در شهر را پرسید، اما سرانجام توانست از معرکه بگریزد. (۱۰) در مسیر رفتن از منطقه شمیران تا فرودگاه مهرآباد، دمارانش با دیدن سیل انقلابیون، مدام معمایی قدیمی را در ذهنش مرور کرد: «اسلامگرایان چه زمانی جهاد خود را علیه غرب آغاز میکنند؟» (۱۱) این معما از ۵ سال پیش مغزش را میخورد. در نگاه او، همین صحنههای انقلاب اسلامی ایران بذر «جنگ جهانی چهارم» را پاشید؛ همان «جهاد شیعه علیه غرب» یا «جنگ شمال و جنوب» که دمارانش در توصیفش مینویسد:
در این مُهلکترین «جنگ عقیدتی تاریخ» که دورنمای عینی «پایان تمدن غربی» را به ما نشان میدهد، چیزی هولناکتر از گلولهی آتشزای «امام خمینی» وجود ندارد. ممکن است همهجا طعمه این حریق شود. (۱۲)
او امام را بهتر از دیگر رؤسای سرویسهای جاسوسی بلوک غرب میشناخت. با سعدون شاکر، رئیس سازمان امنیت عراق که مسئول مستقیم حفاظت از امام در نجف بود، رفاقت و آشنایی دیرین داشت و شاکر، گزارش جزییات روحیات و روابط امام را نزد دمارانش میفرستاد. (۱۳) براساس تحلیل او، حضور امام در بخش شیعینشین عراق، خطر بزرگی علیه حزب بعث محسوب میگشت و یکبار به صدام حسین پیغام فرستاد:
هوشیار باش! هیچ چیز خطرناکتر از جنگلی که آتش گرفته باشد، نیست. [امام] خمینی مرزهای فکری را در مینوردد. (۱۴)
صبح سوم اسفند ۱۳۵۷ کُنت دمارانش برای حضور در جلسهای فوری و سرّی با محمدرضا پهلوی سوار بر جمبوجت شخصیاش پاریس را به مقصد مراکش ترک کرد. (۱۵) حالا، ۱۱ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی که عدم پیشبینی آن چون یک «فاجعه اطلاعاتی» و زلزلهای مهیب سرویسهای جاسوسی غرب را میلرزاند، در مسیر پرواز تا فرودگاه مراکش، پاسخ آن «معمای قدیمی» را میدانست؛ مثل خیلیهای دیگر.
گرچه در آن روزها فقط نگران نخستین پیامد «جنگ جهانی چهارم» بود، یعنی از دست رفتن یک کارگزار دیگر بلوک لیبرال سرمایهداری که پس از سقوط شاه به او پناه داد. برای همین، بیدرنگ سراغ ملک حسن دوم رفت و مدعی شد که مسلمانان تندرو در پی ترور پادشاه مراکش یا دزدیدن خانوادهاش هستند. بنابراین، خاندان سلطنتی ایران باید خیلی سریع به جای دیگری بروند. حسن پس از ملاقاتی طولانی این پیشنهاد را پذیرفت و دمارانش نیز محمدرضا پهلوی را قانع به ترک مراکش کرد. (۱۶)
پایان تلخ ششمین دیدارش با شاه مخلوع نیز رقم خورد؛ از قضاء در سالگرد کودتای سوم اسفند و روز به قدرت رسیدن رضاخان. هنوز تا کلید خوردن پروژه رئیس سرویس جاسوسی فرانسه برای «بیثباتسازی سیاسی ایران» با تکیه بر «استراتژی جنگهای علم» دو سال باقی مانده بود.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1. دمارانش، الکساندر و دیوید ای. اندلمن. جنگ جهانی چهارم (دیپلماسی و جاسوسی در عصر خشونت). ترجمه سهیلا کیانتاژ. چاپ پنجم. تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۵، ص ۲۱۴. کنت دمارانش علاقه بسیاری به آثار هنری نمادین داشت. تابلوی «قطعهای از سرودهای کریسمس» در راهروی منتهی به اتاق کارش و شمشیری از خاندان شارل کبیر به سبک «هومر» بالای درب ورودی آن آویخته بود. برخی از این آثار، بازی با نمادهایی بودند که به «نشانههای ماسونی» پهلو میزنند. دمارانش در خاطرات خود مینویسد که سیاستمدارانی مانند والری ژیسکاردستن، رئیس جمهور سابق فرانسه در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱، از دیدن این نمادها در مقر فرماندهی سرویس جاسوسی فرانسه متعجب میشدند.
2. Robert Anton Wilson. GNOSIS Issue. No. 6. Secret Societies (Winter 1987-’۸۸). Robert Anton Wilson is the author of numerous books including the Historical Illuminatus Chronicles, The New Inquisition, and Cosmic Trigger, Falcon Press, Los Angeles CA.
3. Ibid, p 11.
4. جنگ جهانی چهارم، ص ۲۵۶.
5. الف) «روابط اطلاعاتی ایران و فرانسه ۱۳۵۷ – ۱۳۵۱». فصلنامه مطالعات سیاسی، پاییز ۱۳۷۲، شماره دوم، ص ۳۳۱.
ب) جنگ جهانی چهارم، ص ۲۶۹.
6. جنگ جهانی چهارم، صص ۲۰ – ۹.
7. شوکراس، وییام. آخرین سفر شاه. ترجمهی عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: انتشارات البرز، ۱۳۷۰.
8. سند سرویس اسناد خارجی و ضد جاسوسی فرانسه (SDECE). طبقهبندی سری. یادداشتِ «عکسالعمل رسمی در مورد اقامت آیتالله خمینی در فرانسه». ۶ اکتبر ۱۹۷۸، ص ۲.
9. سند سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک). طبقهبندی سری. گزارش ماموریت معاون اطلاعات خارجی ساواک در پاریس، ۲۴ مهر ۱۳۵۷، ص ۴.
10. گفتگوی کریستین اکرنت با الکساندر دمارانش درباره «انقلاب اسلامی ایران» در کتاب اندر اسرار فرمان فرمایان. این کتاب سال ۱۹۸۶ توسط انتشارات فرانسوی Stock منتشر شد. نک:
Christine Ockrent & comte de Marenches. Dans le secret des princes. Paris: Stock, 1986. P 17.
11. جنگ جهانی چهارم، ص ۲۶۴.
12. Dans le secret des princes. P 18.
13. جنگ جهانی چهارم، ص ۲۴۳.
14. پیشین.
15. الف) پهلوی، فرح. کهن دیارا. اسپانیا: نشر فرزاد، ۲۰۰۴. فرح پیرامون آخرین ملاقات رئیس سرویس جاسوسی فرانسه با شاه مخلوع در کتاب خاطراتش مینویسد: «ما شهر مراکش را برای اقامت در رباط ترک کردیم. ملک حسن در آنجا قصری در اختیار ما گذاشته بود. در همین روزها الکساندر دمارانش، رئیس سازمان اطلاعات فرانسه برای دیدن همسرم به مراکش آمد و او را از خاطراتی که اقامت ما برای کشور مراکش ایجاد میکرد، آگاه نمود. منظور از خطرات ظاهراً خطرات سیاسی بود، اما در ضمن به گفته آقای دمارانش، […] به متعصبین اسلامی دستور داده بود که افراد خانواده سلطنتی مراکش را به منظور معاوضه با ما بربایند. دمارانش ملک حسن را از این امر مطلع کرده بود و او با شهامت بسیار در پاسخ گفته بود: این موضوع وحشتناک است، اما تصمیم مرا عوض نمیکند. من نمیتوانم از پذیرایی مردی که دقایق غمانگیزی را در زندگی طی میکند، خودداری کنم. در چنین شرایطی بود که میبایست هر چه زودتر تبعیدگاه جدیدی می یافتیم.»
ب) خاطرات من و فرح پهلوی. تهران: انتشارات به آفرین، ۱۳۸۴. نویسنده درباره این ملاقات آورده است: «الکساندر دمارانش (رئیس سازمان امنیت فرانسه) در ملاقاتی با ملک حسن او را متقاعد میکند که اقامت شاه در مراکش ممکن است عواقب وخیمی در پی داشته باشد و حتی با شمردن وظایف مهمتری مثل حفظ و نگهداری تنگه جبلالطارق او را تحریک به اخراج شاه میکند. تصمیمی که بعد به صورت غیررسمی به او ابلاغ شد.»
16. پیشین.
منبع: پیام فضلینژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.
شوالیههای ماسون ، شوالیههای ماسون ، شوالیههای ماسون ، شوالیههای ماسون
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: