عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا

عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا

ارتش سرّی روشنفکران (قسمت بیست‌ونهم) سیاستمداران عمل‌گرا
سیاستمداران عمل‌گرا و دولت سرمایه‌داری (۵)

نقطه‌ی اتکاء استراتژی انگلیسیِ اصلاحات، یک تحلیل ظریف از نتایج سکولاریستیِ سیاست‌های «دولت سازندگی» به شمار می‌رفت. چه روی داد که اصلاح‌طلبان در آستانه‌ی دوم خرداد ۱۳۷۶ بستر را برای یک «کودتای نرم» یا به تعبیر خود «گذار به دموکراسی» در ایران مهیا می‌دانستند و با چه پشتوانه‌ای قدم در این راه پُرمخاطره گذاشتند؟

چاره‌ای جز بازخوانی تاریخی مقطعی مهم از تاریخ انقلاب اسلامی نداریم؛ عصر مشهور به «سازندگی».

از نگاه جامعه‌شناختی، با ظهور سیاست‌های تکنوکراتیکِ دولت سازندگی (کارگزاران) و ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی یک جنگ سیاسی با «گفتمان رسمی انقلاب اسلامی» راه افتاد و از درونِ این جدال، طبقه‌ی جدیدی سربرآورد؛ طبقه‌ی موسوم به «یقه سفیدان» که پایگاهشان را در همان «بورزوازی نوخاسته»، «سرمایه‌داری نوکیسه» و «طبقه متوسط جدید» می‌توان جُست.

دولت سازندگی

مهرداد مشایخی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه جرج تاون و از چهره‌های آکادمیک اپوزیسیون برانداز می‌نویسد:

سیاست‌های تکنوکراتیک (فن‌سالارانه) و رویکرد سکولاریستیِ دولت رفسنجانی بازتابی از گرایش‌های جامعه روشنفکری و طبقات متوسط ایران پس از جنگ بود. (۱)

او این گرایش‌ها را در دسته‌بندی‌های مختلفی جا می‌دهد؛ از رشد «مطبوعات سکولار» ادبی و سیاسی مانند ماهنامه‌های آدینه، کلک، دنیای سخن تا مجله‌ی کیان و فصلنامه‌های گفتگو و نگاه نو؛ از تنوع و تیراژ کتاب‌های «غیردینی» تا ترجمه رُمان‌های پرفروش سیاسی ضدایدئولوژیک تا آثار روان‌شناسی، تاریخ، جامعه‌شناسی مدرن و نوشته‌های روشنفکران دینی مانند عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری.

به باور مشایخی:

همزمانی «سیاست‌های تکنوکراتیک رفسنجانی» و فرآیند پیشبرد «ایده‌ی سکولاریسم ذهنی» توسط جریان «روشنفکری دینی» به «دین‌زدایی» بخش مهمی از جامعه انجامید و بانی وسعتِ «طبقه متوسط جدید» (سکولار) گشت؛ (۲)

طبقه‌ای که در تحلیل حسین بشیریه شامل روشنفکران، اساتید دانشگاه، دانشجویان، دبیران و آموزگاران و شماری از متخصصان و حقوق‌دانان بودند. (۳) این بخش‌های اقشار متوسط جدید، ویژگی‌هایی شبیه به یک «طبقه اجتماعی» از خود نشان داده‌اند. آنها از آغاز «محمل اصلی ایدئولوژی لیبرالیسم، سکولاریسم و مدرنیسم بودند» (۴) و متاثر از همان ایدئولوژی جهانی غالب، یعنی سرمایه‌داری نوپا:

خواسته‌های عمده‌ی «طبقه متوسط جدید» شامل تجدید هویت و سنت‌های ملی ایران، منع دخالت روحانیون در سیاست، وضع نظام قانون اساسی جدید به شیوه‌ی اروپا، تأسیس نهادهای سیاسی بر اساس حاکمیت ملی و ایجاد مبانی «دولت ملی مدرن» به جای دولت‌های سنتی و کاریزماتیک بوده است. همین طبقه‌ی متوسط جدید پس از انقلاب اسلامی به تدریج مواضع سیاسی خود را از گروه‌های سنت‌گرای اسلامی متمایز ساخت و با عرضه‌ی تعبیر «دموکراتیک‌تر» از اسلام، زمینه اجتماعیِ اپوزیسیون سیاسی در جمهوری اسلام را تشکیل داد. (۵)

حالا این «طبقه متوسط سکولار» نوظهور، با آغاز دهه‌ی ۱۳۷۰ منافع اقتصادی – سیاسیِ خود را در پیوند «سرمایه‌داری» و «دولت» می‌دید؛ به قول محمدحسین بحرانی:

این نورسیدگان به تدریج به منافع خود آگاه شده و به اقدام مشترک برای قبضه‌ی حاکمیت پرداختند و ارگان‌های سیاسی خود را به وجود آوردند یا تقویت کردند. (۶)

محمد قوچانی که سال‌های دهه ۱۳۸۰ را با خدمت به نشریات حزب کارگزاران (از روزنامه‌های همشهری و شرق تا هفته‌نامه شهروند امروز) سپری کرده است، می‌نویسد:

ابزار قدرت این طبقه جدید در طول ۸ سال «دولت سازندگی» روز به روز «پیچیده‌تر» شد. آنان دریافتند که ناگزیر از «ایجاد ساختاری» برای انسجام بخشیدن به حضور خود هستند و «تأسیس حزب کارگزاران سازندگی محصول این احساس نیاز بود.» (۷)

از منظر بشیریه هم سیاست‌های کارگزاران یک خصلت طبقاتیِ پنهان به «دولت سازندگی» داد و روشنفکران هسته مرکزی آن را می‌ساختند:

خصوصی‌سازی اقتصادی پس از سال‌های جنگ، رشته «پیوند دولت با طبقه‌ی سرمایه‌دار» را تقویت کرد و خصلت طبقاتی نهفته‌ی دولت را آشکارتر ساخت و میان اجزاء مختلف «طبقه‌ی مسلط اقتصادی» سازش و پیوند بیشتری پدید آورد. (۸)

خصلتِ طبقاتیِ [بخشی از] دولت هاشمی رفسنجانی از زمینه‌های نظری آن و التزام به «پراگماتیسم» (عمل‌گرایی) نشأت می‌گرفت و آمریکایی‌ها به دو دلیل آن را می‌پسندیدند. نخست، زبده‌ترین تحلیل‌گران امنیتی آمریکا میل شدیدی به ترویج ایدئولوژی پراگماتیسم نشان می‌دهند و به همین دلیل نیز همواره از ائتلاف با سیاستمداران عمل‌گرا استقبال می‌کردند. بر پایه‌ی همین انگاره سعید حجاریان می‌گوید:

دوره‌ی سازندگی دوره‌ی پراگماتیزاسیون بود؛ بعضی بیشتر و بعضی کمتر. با پراگماتیست‌ها می‌شود کار کرد، اما ضعف اصلاح‌طلبان این بود که خوب عمل نکردند. (۹)

سیدحسین مرعشی به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران ایران با ژست سیاسی کسی که مثلاً «سمبل نخبگان عملگرا» است، رویکرد نظریه‌پرداز سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تصدیق کرد و افزود:

«حزب کارگزاران سازندگی» مدیران فن سالار و «تکنوکرات» را نمایندگی می‌کند. «تکنوکرات‌گری» و فن‌سالاری با سیاست به هیچ عنوان سازگار نیست! تکنوکرات‌ها با هر حاکم و حاکمیتی می‌توانند بسازنند. تکنوکرات‌ها «مشکل ساختاری» با کسی ندارند. (۱۰)

نمی‌توان خیلی ساده گفت که سیاست‌های تکنوکرات‌ها و عملگرایان‌ فکر شده نبود؛ برعکس، آنان بسیار پیچیده و بلندمدت فکر می‌کردند و بی سروصدا کاری را که می‌خواستند پیش می‌بردند. بعدها می‌بینیم که حتی نتایج تلخ بحران‌های اقتصادی ناشی از سیاست‌‌های خودشان را چگونه مصادره به مطلوب کردند. سیاست‌های تکنوکراتیک (فن‌سالار) و پراگماتیک (عملگرا) محصول همبستگی مستقیم «دموکراتیزاسیون» و «توسعه اقتصادی» بود که معمولاً این دوره را با نام «سیاست‌های تعدیل» می‌شناسند. در این مسیر همان‌طور که ساموئل هانتینگتون ترسیم کرده:

«هر چه توسعه اقتصادی از این جنس بیشتر رخ دهد، زمینه‌ی لیبرال دموکراسی مهیاتر است». (۱۱)

از این جهت، استراتژی «دولت سازندگی» روی یک موج تئوریک کلاسیک حرکت می‌کرد و آن التزام دولت به فرآیند «جهانی‌ شدن» است. هم رئیس دولت سازندگی و هم رئیس دولت اصلاحات ضمن عدول از مبانیِ «اسلام ناب»، با سخنان خود بر این تئوری سکولار صحه نهاده‌اند، چون فرآیند «مدرنیزاسیون» و دوره «گذار» را «اجتناب‌ناپذیر» معرفی می‌کردند و با عملکرد خود مروّج نوعی از «سکولاریسم دینی» نیز بودند.

ترویج این ایدئولوژی هم نشان از رابطه «توسعه‌ی اقتصادی» با نظام ارزشی «مدرنیته» دارد و آن‌گونه که آدریان لفتویچ، پژوهشگر برجسته مُدرنیست شرح می‌دهد:

توسعه‌ی اقتصادی بر مبنای بازار آزاد، خواه در فضای سیاسی دموکراتیک غربی باشد و خواه نه، سبب خلق نظام ارزشیِ سرمایه‌داری لیبرال می‌شود. (۱۲)

اعضاء حزب کارگزاران به‌مثابه قوی‌ترین فراکسیون در دولت هاشمی رفسنجانی، پیامدها و تبعاتِ «سیاست‌های تعدیل» را می‌دانستند و بر همین اساس، به فکر «مدیریت انتقال قدرت» پس از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بودند. (۱۳)

با همه‌ی این آینده‌نگری‌ها آنان برای سیاست‌ورزی به میدان نیامدند. یک «کودتای خزنده ایدئولوژیک» به راه افتاد و حتی موج استحاله‌ی آن به برخی نهادهای امنیتی دولت رسید. این کودتای خزنده اسامی شیکی داشت، مانند «گذار به دموکراسی» یا «گذار دموکراتیک».

با این حال، آن موج پس از ۱۶ سال عقب نشست، اما به سختی و گاه با هزینه‌های سنگین.

ادامه دارد…

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها:

۱. مشایخی، مهرداد. آهنگ شتابان سکولاریزاسیون و سکولاریسم در ایران. آلمان: نشر نیلگون، ۱۳۸۳، ص ۵.
2. پیشین.
3. بشیریه، حسین. دیباچه‌ای بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران: دوره جمهوری اسلامی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات نگاه معاصر، ۱۳۸۷، ص ۱۳۵.
4. پیشین، ص ۲۴.
5. پیشین، صص ۲۵ – ۲۴.
6. بحرانی، محمدحسین. طبقه متوسط و تحولات سیاسی در ایران معاصر. تهران: موسسه انتشارات آگاه، ۱۳۸۸، ص ۳۳۴ .
7. قوچانی، محمد. یقه سفیدها. چاپ دوم. تهران: انتشارات نقش و نگار، ۱۳۷۹، ص ۱۲۸.
8. بشیریه، حسین. دیباچه‌ای بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران: دوره جمهوری اسلامی، صص ۱۳۷ – ۱۳۶.
9. حجاریان، سعید. اصلاحات در برابر اصلاحات (گفتگوی انتقادی). چاپ دوم. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۸۴، ص ۱۲۸.
10. «مباحثه با سیدحسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران ایران». ماهنامه ذکر (ارگان رسمی جمعیت موتلفه‌ی اسلامی). تیر ۱۳۸۶، شماره ۱۸، صص ۲۴ – ۱۲۰.

۱۱. S. P. Huntingtoon, Understanding Political Development. Myron Weiner(ed). Boston: Little Brown, 1987, P 34.
12. A . Leftwich. Tow Cheers For Democracy, Political Quqrterly, Vol. 67. No. 4 Pp 37 – 54.

۱۳. خجسته رحیمی، رضا و مریم شبانی. «انتخابات مجلس پنجم و شکل‌گیری کارگزاران در گفتگو با حسین مرعشی». هفته‌نامه شهروند امروز، ۱۶ اسفند ۱۳۸۶، ص ۷۰.

منبع: پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان.

سیاستمداران عمل‌گرا

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

سیاستمداران عمل‌گرا ، سیاستمداران عمل‌گرا

همچنین ببینید

اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ نرم

اهمیت کلیدواژه «دروغ» در «جنگ نرم»

غرب با «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و با تمرکز بر شگرد «خبررسانی جعلی» (Fake news) با تلفیق میان راست و دروغ و تغییر حقایق به «مدیریت افکار عمومی» مبادرت می‌ورزد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 + 11 =