سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و مذهب بابی ازلی
توصیف مهدی ملکزاده [تاریخنگار بابی ازلی و فرزند میرزا نصرالله ملکالمتکلمین]، از سیدجمالالدین واعظ اصفهانی چنین است:
«سی سال تمام، با مرحوم ملکالمتکلمین، دوست و همقدم و همفکر بود، و تا روزی که اساس مشروطیت، با توپ ستمگری و بیداد، منهدم شد، و هر دو شهید شدند، چون یک روح در دو بدن، در خدمت به نوع و اساس تمدن و آزادی، با یکدیگر همکاری میکردند.» [١]
ملکزاده، در جایی دیگر، نوشته که سیدجمالالدین واعظ، در «مجامع روشنفکران آن زمان، شرکت کرد، و با ملکالمتکلمین، آشنایی، و سپس، دوستی فناناپذیری پیدا کرد.» [٢]
نخستین گزارش از آشنایی این دو (که این پژوهش، بر آن آگاه است)، همان تأثیرپذیریشان از سبک سخنرانی شیخ محمد منشادی یزدی است. [٣] آنچنان که نوشتهاند، منشادی «صاحب افکار تازه» بود [۴]، و در حدود سال ۱۲۹۹ق. به اصفهان آمد.
سیدجمالالدين، همچون ملکالمتکلمین، در میان اعضای برجستهی «انجمن باغ میرزا سلیمانخان میکده» [۵]، جای داشت [۶]، و در تکاپوهای مشروطهخواهی، از مشهوران زمان بود.
قهرمانمیرزا عينالسلطنه (برادرزادهی ناصرالدینشاه)، در خاطرات خود، وی را «ازلی» خوانده است. [۷]
نورالدين چهاردهی – که برخی پیروان صبح ازل را میشناخت – از او، با عنوان یکی از «بزرگان بابیّه» یاد کرده است. [۸]
عباس افندی (عبدالبهاء)، وی را در میان «امت یحیای بیوفا» آورده، و بر ایشان طعن زده است. [٩]
حاجآقا محمد علاقبند (وقایعنگار بهائی معاصر با مشروطیّت) هم او را در کنار ملکالمتکلمین، از «معتقدین به یحیی» یاد کرده است. [۱٠]
این نکته نیز مهم است که سید محمدعلی جمالزاده (فرزند سیدجمالالدین)، باب را بزرگترین شخصیت تاریخ معاصر ایران دانسته [١١]، و به «زیارت» آرامگاه میرزا آقاخان کرمانی، در تبریز، همراه با پدر خود، اشاره کرده است. [۱۲]
سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و قتل ناصرالدین شاه
پیش از این گذشت که بابیان، خاندان قاجار را «رجعت بنیامیه» میدانستند و بهدنبال برقراری سلطنت بابی بعد از انقراض دولت قاجار بودند و با همین سودا نیز به قتل ناصرالدینشاه اقدام کردند. حاجآقا محمد علاقبند دربارهی هدف غایی بابیان از کُشتن ناصرالدینشاه مینویسد:
«از روضهخوانها، یکی، آقا سیّدجمال [واعظ اصفهانی] نام داشت؛ و یکی، حاجی میرزا نصرالله [ملکالمتکلمین]. هردو از اهل اصفهان، و هردو از معتقدین به یحیی [صبح ازل]. با پسرهای حاجی میرزا هادی دولتآبادی [حاج میرزا یحیی و حاج میرزا علیمحمد] همدست شده، و در عقب مرام و اعتقاد مذهبی… خیال کردند که اگر سلطان کشته شود، سلطنت به «ازل» میرسد. [لذا] تیر به ناصرالدینشاه زدند.» [۱٣]
سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و روایات معراج
تاریخنگار ازلی، مهدی ملکزاده، از قول سید جمال الدین واعظ اصفهانی در نفی روایتهای معراج پیامبر اسلام (ص) آورده است:
«بهیاد دارم مرحوم سید جمالالدین واعظ معروف که یکی از رهبران آزادی بود، نقل میکرد که: روزی در مسجد درس جهانگیرخان قشقایی حکیم و دانشمند معروف حضور داشتم. آن حکیم دانشمند از معراج روحانی و جسمانی سخن میگفت و کوشش بسیار میکرد که معراج روحانی را با احادیث و اخباری که حقیقت آنها معلوم نیست تطبیق بدهد.» [۱۴]
سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و انجمن باغ میرزا سلیمانخان میکده
فعالان بابی ضد قاجار بهسبب ایمان به بشارتهای سید علیمحمد باب دربارهی فراگیری آیین باب و شکلگیری پادشاهی دینی بیانی در ایران، به کوششهای سیاسی برای عملیکردن آن وعدهها میپرداختند. یکی از آن بشارتها فرارسیدن «ذلّت اعداء الله و نصرت و ظفر اهل الله» بود که بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹ق. باید رخ میداد.
از آن روی بود که ایشان به سال ۱۳۲۲ق. در باغ میرزا سلیمانخان میکده گردآمدند تا با همسوکردن گروههای کوچک ضد قاجار بتوانند برای آن پیروزی موعود زمینهسازی کنند. تأمل در متون تاریخی گویای آن است که اعضای انجمن بابی باغ میرزا سلیمانخان میکده در جنبش مشروطیت ایران نقشهایی مهم داشتند.
ایشان را کسانی باید دانست که از ناراضیبودن مردم بهره بردند، موجهایی ساختند و بر آن موجها سوار شدند و حکومت قاجار را [به هوای رسیدن به سلطنت بابی] متزلزل کردند.
سیدجمالالدین واعظ اصفهانی در میان هیئت مدیرهی نُه نفرهی انجمن باغ میکده جای داشت! [۱۵]
یکی از علمای دینی تهران – که تلاشهای مشروطهخواهان را از نزدیک شاهد بود – در شرح مقدمات مشروطیت، دربارهی حاج میرزا نصرالله ملکالمتکلمین و سید جمالالدین واعظ اصفهانی مینویسد که:
«مذهب ازلی داشتند [و] در بالای منبر بدون پرده سخن کردند و از مرذم عهد و میثاق گرفتند که متفرّق نشوند تا رفع ظلم نکنند و اگرچه به تغییر سلطان اقدام شود، دست از طلب ندارند تا جان بر سر این کار نهند.» [۱۶]
سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و تفسیر وارونه از حجاب
نگاه جدید به حجاب نیز نمودی دیگر از اندیشهی اصلاح دینی [بابیان ازلی] در سالهای مشروطیت است، که عینالسلطنه گزارش کرده است:
«انجمنی از زنها منعقد کردهاند … همشیرهی میرزا فرجخان گل و بلبل که “قرةالعین ثانی” لقب دارد با جمع دیگر از همانها مؤسس این کار شدهاند. از طرف [سیدحسن] تقیزاده … تنخواه برای اثاثیه و ترتیبات دیگر داده میشود. ماهی هرقدر هم خرج بشود، آنها میدهند. جماعتی از زنها را هم بردهاند. یکروز ملک[المتکلمین]، یکروز آقا سید جمال [واعظ اصفهانی] آنجا رفته، موعظه میکنند. آیههای حجاب را تفسیر میکنند. از مستوری و صدمهای که به این واسطه به نسوان وارد میشود غصهها میخورند. [!!]». [۱۷]
بیشتر بشناسیم: پروندهی موششناسی
پینوشتها:
[۱] مهدی ملکزاده، «زندگانی ملکالمتکلمین»، ص۶۴.
[۲] مهدی ملکزاده، «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران»، ج١، ص١۶۵.
[۳] حاج میرزا یحیی دولتآبادی – که خود با منشادی همنشین شده بود – نوشته که اقامت کوتاه منشادی در اصفهان، و «پردهدریها»یش بر فراز منبر، «در زمین دل مستعدین، برای نموّ افکار تازه، و خرق اوهام، بذر قابلی» پاشید. وی، سپس، به اثر منشادی بر ملکالمتکلمین، و سید جمالالدین واعظ، رسیده است: «خلاصه، شیخ منشادی، به افکار اصفهانیان خدمت کرده، دو نفر از واعظین آن شهر، از سبک سخنان او استفادهی بسیار مینمایند، و آندو، حاج میرزا نصرالله بهشتی، و سید جمالالدین است.» یحیی دولتآبادی، «حیات یحیی»، ج١، صص۶۳و۶۴.
[۴] عبارتهایی چون «بیداران»، «منوّرالفکران»، «افکار تازه» و… در ادبیات نهاننگارانهی دولتآبادی، بیشتر با آیین باب ارتباط دارند. نک: سیدمقداد نبوی رضوی، «نقش وقایعنگاران بابی در گزارشگری جنبش مشروطیت ایران»، بخش مربوط به حاج میرزا یحیی دولتآبادی.
[۵] انجمنی سرّی از بابیان بود که در راستای حذف سلطنت قاجار و استقرار یک «سلطنت بابی» در محل باغ میرزا سلیمانخان میکده فعالیت مینمود.
[۶] مهدی ملکزاده، «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران»، ج۲، ص۲۳۹.
[۷] قهرمانمیرزا عينالسلطنه، «روزنامهی خاطرات عينالسلطنه»، ج۳، صص۲۱۵۸و۲۱۸۵.
[۸] نورالدين چهاردهی، «باب کیست و سخن او چیست؟»، صص۹۸و۲۴۰.
[۹] عباس افندی (عبدالبهاء)، «مجموعهی الواح تذهیب شده» (بهخط علیاکبر میلانی)، ص۲۲۹.
[۱۰] حاجآقا محمد علاقبند، «تاریخ مشروطیت»، ص۴١.
[۱۱] او، این عبارت را ضمن نامهای که به دکتر هما ناطق، نوشته، آورده است. (نک: هما ناطق، «روحانیت در برخاست بابیان»، مندرج در: www.faravahr.org)
[۱۲] هما ناطق، «میرزا رضای شاهشکار آبشخور سرخوردگیها و سرکشیها»، فصلنامهی باران، ش١٣، پاییز ١٣٨۵. این موضوع را جمالزاده، برای نویسنده، نگاشته است.
[۱۳] حاجآقا محمد علاقبند، «تاریخ مشروطیت»، ص۴١.
[۱۴] مهدی ملکزاده، «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران»، ج۱، ص۶۸-۶۹.
[۱۵] مهدی ملکزاده، «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران»، ج۲، ص۲۴۳.
[۱۶] «روایتی مشروعهخواهانه از جنبش مشروطیت ایران»، برگ ۶۲ ر. این کتاب که بدون نام بوده و نسخهی خطی و ناقصش در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود، اثر یکی از عالمان دینی تهران در زمان جنبش مشروطیت است و دیدگاهی همراه با انتقاد به آن حرکت اجتماعی دارد.
[۱۷] قهرمانمیرزا عينالسلطنه، «روزنامهی خاطرات عينالسلطنه»، ج۳، ص۲۰۰۹.
منابع:
[۱] «تاریخ مکتوم»؛ نگاهی به تلاشهای سیاسی فعالان ازلی در مخالفت با حکومت قاجار و تدارک انقلاب مشروطه، سیدمقداد نبوی رضوی، انتشارات شیرازه کتاب ما، چاپ سوم، تهران: مهر ۱۳۹۸، صص۴٠-۴٢و ٢٢٨-٢٢٩.
[۲] «اندیشه اصلاح دین در ایران»؛ مقدمهای تاریخی، جلد اول: دوره قاجار، سیدمقداد نبوی رضوی، انتشارات شیرازه کتاب ما، چاپ دوم، تهران: ۱۳۹۶، صص۲۱۲، ۴۲۳، ۴۵۰، ۴۵۳و ۵۱۰.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…..
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها:
آفرین به شما بابت انتشار مطالبی مغفول مانده اما مهم از این دست . لطفا سعی کنید علاوه بر اینکه اینگونه مطالب در مورد نفوذی ها و غیره منتشر میکنید راهکار های شناسایی و انسداد نفوذ را نیز بیان کنید ، زیرا شما خودتان اعلام میکنید که اندیشکده هستید پس ضمن انتشار این مطالب که خلاصه ای از مطالب کتاب های مختلف است با فکر و اندیشه همکاران این اندیشکده راهکار های بستن منافذ نفوذ در مسائل مختلف به شکلی مدون و قابل اعتنا پخش کنید . لطفا فعالیت های آگاهی بخشتان را نیز افزایش دهید ، این اندیشکده ناشناخته مانده و مطالبش نادیده .
بسیار عالی بود ، و روشنگر
پیشتر در زمینه تاریخ معاصر (پس از مشروطه) مطالعه هایی داشتم ، ولی این بخش را مطالعه نداشتم
یک درخواست (انتظار) دارم که زحماتی را که میکشید با ویکی نویسی گسترش بدهید
واقعا امروز ما درگیر نام های تبلیغ شده هستم
دوم اینکه برای سرچشمه این بابی و بهایی ها کتاب مستند و صحیح معرفی کنید
عالی عالی – فقط راه مقابله با نفوذ چیست ؟!
چرا ما نفوذ نمیکنیم به دشمن شیطانی( یهود) فقط اطلاع رسانی میکنیم ؟!
از اطلاع رسانی چیزی درست نمیشه چرا فقط یهودی های بی پدر و مادر به ما نفوذ میکردن و میکنن شما نگاه کنین به ظرافت در رضالت شون بدون حرف زدن و دادار و ددور در سایه کار میکردن و میکنن ولی متاسفانه ما فقط بلدیم حرف بزنیم ولی اقدام متقابل نمیکنیم فقط حرف حرف …
چرا مثل غرب که غول رسانه ساختن ما غول رسانه درست نمیکنیم ؟؟!!!
ی نمونه
شما نگاه کنین پول دار های یهود هر جای دنیا ببینن ی یهودی مشکل مالی داره بهش کمک میکنن پول دارهای ما چی برای ورثه کار میکنن….
سلام مطالب بسیار عالی و روشنگرانه بود ومشخص می شود غوغای ضددینی وضد اعتقادی که در مثلا منورالفکرها ایجاد و جریانش تا کنون ادامه دارد از کجاها سرچشمه میگیرد ای کاش نهاد تعلیم و تربیت از فتنه ی نفوذ این جریان در امان بماند وگرنه محصول چنین سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی، همچنان غربزدگانی است که مبانی را نفهمیدند وبه زعم خودشان نواندیش و دگرانديش هستند و تیشه به ریشه دین و ایمان و اعتقاد نسل جوان می زنند. ستون پنجم دشمن، با جیره و بی جیره و مواجب همچنان نفوذ دارد و جامعه ی غفلت زده بایدهر چه بیشتر به وسیله ی روشنگری های شما اندیشکده های ارزشمند، از خواب بیدار شود.