در مورد «ماه تموز» و وقایع آن قبلاً دو مقاله داشتهایم. اولین مقاله با نام «تقویم عبری ١٧ تموز و ٩ آو» (اینجا) در سال ۱۳۹۹، و دومین مقاله با نام «هفدهم تموز تا نهم آو؛ ایام سوگواری یهودیان» (اینجا) در سال ۱۴۰۰ منتشر شدند. امسال قصد داریم نگاه مجددی به وقایع این ماه داشته باشیم. مقالهی امسال از کتاب «میراث یهود» نوشتهی «مشه حئیمپور» انتخاب شده است، تا با قلم یک محقق یهودی با تاریخچه، عقاید و احکام مربوط به این ماه آشنا شویم. لازم به ذکر است که تمامی توضیحات مابین کروشه یا قلاب [] در متن مقاله، از «اندیشکده مطالعات یهود» است.
ماه تموز [Tammuz]
ماه چهارم از ماه نیسان، تموز نام دارد که نامی بابلی است. [۱] در تورات این ماه، «چهارمین ماه» خوانده شده است. [۲]
در سوم ماه تموز بود که گردش خورشید و ماه بهوسیلهی یهوشوع [۳] از حرکت بازایستاد، تا اینکه بتواند جنگ خود را با دشمنان بنیاسرائیل با پیروزی به پایان برساند.
اول ماه تموز
[حضرت] یوسف [Joseph]، یکی از دوازده شواطیم [اسباط] در روز اول ماه تموز سال ۲۱۹۹ بعد از آفرینش بهدنیا آمد. وی ۱۱۰ سال عمر نمود و در سال ۲۳۰۹ درگذشت.
نهم ماه تموز
در فصل ۵۲ از کتاب ارمیا [Book of Jeremiah] آمده است که در روز نهم ماه تموز در دوران بیت همیقداش اول [بیت المقدس / معبد سلیمان] دیوارهای یروشلیم [اورشلیم] توسط سپاهیان بابلی شکسته شد و آنها توانستند داخل شهر گردند.
یوشع به خدا دعا میکند که خورشید بایستد. اثر: گوستاو دوره
تعنیت هفدهم تموز
هفدهم تموز روز تعنیت [روزه] عمومی است که بهنام تعنیت چهارم خوانده شده است، زیرا که در چهارمین ماه از ماه نیسان قرار دارد.
تعنیت تیشعابهآو [تیشعا بآو – تیشا بئاو] یعنی نهم ماه آو، تعنیت پنجم خوانده میشود؛ زیرا که ماه آو پنجمین ماه از ماه نیسان میباشد.
تعنیت گدلیا که در سوم ماه تیشری قرار دارد، تعنیت هفتم خوانده میشود؛ زیرا که ماه تیشری هفتمین ماه از ماه نیسان میباشد.
تعنیت دهم ماه طِوِت، تعنیت دهم نیز خوانده میشود؛ زیرا ماه طوت دهمین ماه بعد از ماه نیسان میباشد.
پنج مصیبت روز هفدهم تموز برای قوم یسرائیل
١- هنگامیکه مُشه رَبِنو [حضرت موسی] از کوه پائین آمد و مشاهده نمود که ملت یسرائل دست به گوسالهپرستی زدهاند، اولین لوحههایی را که به دست داشت، به زمین افکنده و آنها را شکست.
۲- در دوران بیت همیقداش اول [معبد سلیمان] در این روز تقدیم قربانی دائمی [یا:] «قربان هتامید» [به انگلیسی: Tamid – به عبری: מסכת תמיד] متوقف شد. زیرا که بهخاطر محاصره بودن شهر یروشلیم توسط قشون بابلیها، گوسفند جهت این قربانی دیگر بهدست نیامد.
٣- قبل از خرابی بیت همیقداش دوم [معبد دوم]، دیوارهای یروشلیم در چنین روزی توسط سپاهیان رومی در هم شکسته شد و فرو ریخت.
۴- اَپُوسْتِمُوس ظالم [Apostomus] تورات را سوزانید.
۵- یک بُت در بیت همیقداش [معبد مقدس] قرارداده شد.
هفدهم تموز در صحرا
پس از آنکه خداوند ده فرمان را به فرزندان یسرائل [بنیاسرائیل] شنوانید، مُشه [موسی] به بالای کوه رفت تا اینکه توضیحات و معانی عمیق احکام الهی را از یَهُوَه بیاموزد. هنگامیکه وی به بالای کوه میرفت به ملت یسرائل چنین اظهار نمود:
«پس از چهل شبانهروز از امروز، من پائین آمده، دو لوح حاوی ده فرمان برای شما خواهم آورد.»
ولی یهودیان در شمارش روزها اشتباه نمودند [!!] و در روز شانزدهم تموز گرد هم آمدند و ساطان [شیطان] آنها را فریب داد و از آنها پرسید: «پس مُشه [موسی] استاد شما کجاست؟!» و تصویری از جسد مُشه رَبنو [حضرت موسی] را به مردم آشکار نمود! در این موقع بود که ملت یسرائل دست به ساختن بُت طلا زدند.
روز بعد یعنی در روز هفدهم ماه تموز مُشه [موسی]، ملت یهود را غرق در فساد دید و در آن موقع صدا برآورد: «هر آنکس که پیرو خدا است، به طرف من آید.» تمام خاندان لوی به طرف وی روی آوردند. اما بقیهی ملت اسرائیل:
* آنهایی که عمداً به طرف بتپرستی رفته بودند و بهوسیلهی شاهدانی دیده شده بودند، به ضرب شمشیر به قتل رسیدند.
* آنهایی که عمداً دست به بتپرستی زده بودند و بهوسیلهی شاهدانی دیده شده بودند، ولی اخطاری به آنها داده نشده بود، بهوسیلهی بیماری طاعون به قتل رسیدند.
* آن عدهای که مرتکب گناه بتپرستی شده بودند، ولی نه بهوسیلهی شاهدانی دیده شده بودند و نه اخطاری به آنان داده شده بود، پس از نوشیدن آبی که گرد طلای حاصل از کوبیدهشدن گوساله در آن ریخته شده بود، شکمشان باد کرد و ترکید و با این وضع فجیع جان سپردند.
١- شکستن لوحها
هنگامیکه خداوند لوحها را به مُشه رَبنو [حضرت موسی] داد و وی از کوه پائین میآمد، آنها سنگینی بر دوش وی نداشتند. همینکه مشه ربنو از کوه پائین آمده و به اردوی یهودیان نزدیک گشت، بر اثر فسادی که یهودیان در آن غوطهور بودند، کلمات مقدس تورات از روی لوحها پرواز نموده و به آسمان رفتند و لوحها در دست مشه ربنو بسیار سنگین گشتند. در این موقع با دیدن منظرهای که یهودیان مشغول بتپرستی بودند، مشه ربنو بسیار خشمگین کشته و لوحها را در هم شکست.
۲- متوقف شدن مراسم قربانی همیشگی (تامید / تمید)
در اواخر دوران بیت همیقداش اول [معبد سلیمان]، در روز نهم تموز دیوارهای یروشلیم توسط بابلیها درهم شکست و دشمن وارد شهر شد. ولی آنان تا روز هفتم ماه آو نتوانستند وارد بیت همیقداش [معبد مقدس] شوند و کوهنها [کاهنان معبد سلیمان] هنوز مشغول تقدیم قربانیها بودند. از روز سیزدهم تموز کوهنها دیگر نتوانستند به اندازهی کافی برّه بیعیب برای قربانی بهدست آورند. لازم به تذکر است که همیشه تعدادی برّه بیعیب در حیاط بیت همیقداش نگاهداری میشدند و این حیوانات میبایست لااقل چهار روز صبر کنند تا قربانی شوند. در روزهای سیزدهم، چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم تموز برّههای موجود همگی قربانی شدند و در روز هفدهم برّهای برای قربانیشدن وجود نداشت و در نتیجه قربانی همیشگی (تامید) از این روز به بعد دیگر انجام نگرفت.
در دوران بیت همیقداش دوم [معبد دوم] نیز واقعهای شبیه این موضوع رخ داده است که در تلمود اورشلیمی شرح آن به قرار زیر چنین آمده است:
«ربی شیمعون از قول ربی یهوشوع بن لوی فرموده است: در روزهایی که سپاهیان رومی شهر اورشلیم را در محاصره داشتند، و برّه در شهر پیدا نمیشد، یهودیان دو سبد پر از سکههای طلا از بالای دیوار شهر برای رومیان به پایین میفرستادند و آنها در عوض دو برّه در سبدها میگذاشتند و یهودیان برّهها را به داخل شهر برده در بیت همیقداش قربانی میکردند. تا اینکه در آخر یک روز رومیان به جای دو برّه دو خوک در سبدها گذاشتند و از آن روز به بعد بود که تقدیم قربانی همیشگی (تامید) برای همیشه قطع گردید.»
٣ شکسته شدن دیوارهای اورشلیم
در آخر دوران بیت همیقداش دوم [معبد دوم] که سربازان رومی به سرکردگی تیتوس [Titus] شهر اورشلیم را در محاصره داشتند، در روز هفدهم تموز موفق شدند که دیوارهای شهر را شکسته، داخل آن گردند، و عاقبت در روز نهم ماه آو بود که تیتوس بیت همیقداش را سوزانیده و خراب کرد.
۴- سوزاندن تورات توسط اپوستموس
طبق گفتهی ربی اخا در تلمود اورشلیمی، اَپُوسْتِمُوس [Apostomus] سِفر تورات را در روز هفدهم تموز در جادهی لود سوزانید.
۵- نصب بُت در بیت همیقداش
بسیاری عقیده دارند که در هفدهم ماه تموز، اَپُوسْتِمُوس بُتی را در بیت همیقداش نصب نموده است.
مراسم و تعنیت [روزه] هفدهم تموز
بهخاطر پنج مصیبت فوق که در روز هفدهم تموز اتفاق افتادهاند، در این روز تعنیت [روزه] عمومی گرفته میشود و در روز شبات [شنبه] قبل از آن، شالیَح صیپور [پیشنماز] [۴] در کنیسا تاریخ تعنیت و روز آن را به جماعت اعلام میکند.
این تعنیت [روزه] از قبل از سحرگاه روز هفدهم تموز آغاز میگردد و شب قبل آن تا قبل از سپیدهی سحر، خوردن غذا مجاز است. اگر تعنیت [روزه] برای شخصی صدمهی جانی داشته باشد، او از گرفتن آن معاف میباشد، ولی او نباید در این روز خوراکیهای لذیذ و زیاد بخورد و باید به غذای کم اکتفا کند.
استحمام و پوشیدن کفش چرمی در این روز مجاز است. قسمت وَیِحَل از تورات در تفیلاهای شَحَریت و مینحا [نمازهای صبح و عصر] و عَنِنو در لَحَش (شِمُونِه عِسرِه) [۵] خوانده میشود.
روزهای بین هفدهم تموز و نهم آو
روزهای بین هفدهم تموز و نهم آو ایام بین همتصاریم (بین تنگناها) [۶]خوانده میشوند. در دورانهای مختلف، در این سه هفته اتفاقات بسیار ناگواری برای ملت یهود رخ دادهاند. ازجمله بیت همیقداش اول و دوم [معبد اول و دوم] در این مدت ویران گشتند.
در این سه هفته، عروسیکردن، میهمانی مجلّل دادن، مسافرت و گردش، پوشیدن لباس تازه و خوردن میوهی تازه و نوبر مجاز نیست.
اگر شخصی در این روزها پیدیون هَبِن (بازخرید پسر اولزاد از کوهن) [۷] داشته باشد، او اجازه دارد که براخای شِهِحیانو [۸] بگوید.
در طول این سه هفته، هر یهودی باید مواظب باشد که خود را در معرض هیچگونه خطری قرار ندهد و پدران نیز نباید فرزندان خود را کتک بزنند.
پینوشتها:
* تذکر: پینوشتها از «اندیشکده مطالعات یهود» است.
[۱] ماههای عبری در ابتدا نام مشخص نداشتند و در تورات و سیر متون مذهبی و کهن یهود، ماهها با ذکر شماره (ماه اول، ماه دوم و…) نام برده شدهاند. بعدها در اثر حملهی بختالنصر به سرزمین مقدس و به اسارت رفتن سران یهودیان به بابِل، با تأثیرگرفتن از فرهنگ بابلی، ماههای عبری نامهایی مخصوص به خود گرفتند.
[۲] سال عبری، از اول تیشری (روش هشانا) و در اواخر تابستان یا اوایل پاییز شروع میشود. یعنی در روش هشانا، تقویم عبری یک سال به جلو میرود. ولی در ترتیب شمارش ماههای سال، طبق دستور تورات، ماه نیسان مصادف با خروج بنیاسرائیل از مصر، اولین ماه شمرده میشود. پس ماههای سال به این ترتیب است:
فصل بهار: نیسان، ایار، سیوان
فصل تابستان: تموز، آو، الول
فصل پاییز: تیشری، حشوان، کیسلو
فصل زمستان: طِوِت، شِواط، ادار
با این ترتیب، در تورات منظور از ماه چهارم، ماه تموز است، هرچند از نظر تقویم رسمی، ماه تموز، ماه دهم است.
[۳] یوشع بن نون، جانشین حضرت موسی (ع). بر اساس کتاب مقدس، همانگونه که دریا برای موسی خشک شده بود، رود اردن نیز برای یوشع خشک شد. همچنین در جبعون یوشع از خدا درخواست کرد تا خورشید و ماه را ثابت نگهدارد، تا او بتواند نبرد را در روز به اتمام برساند.
[۴] در کنیساهای بزرگ شخصی برای رهبری نماز استخدام میشود که حَزان (پیشنماز) یا شالیَح صیبور (نمایندهی مردم) نامیده میشود و وظیفهی او نماز خواندن در برابر منبر میباشد. در بسیاری از جوامع یهودی و بهخصوص جوامع کوچک، پیشنماز که بَعَل قورِه (قاری) نیز نامیده میشود، وظایف شوحِط (ذبحکننده) و مِلَمِد (معلم) را هم انجام میدهد. در بین یهودیان اشکنازی، برخی از پیشنمازان بهعلت صدای دلنشین خود و آهنگهای دلپذیری که ساختهاند، شهرت زیاد یافتهاند. [واژههای فرهنگ یهود، نوشته: شلمو اشمیدت، سردبیر ترجمه: منشه امیر، ناشر: انجمن جوامع یهودی، چاپ اورشلیم، ۱۹۷۷، ص۱۳۶-۱۳۷].
[۵] در نمازهای عادی یهودی [صبح و بعدازظهر و شامگاه] یک بخش اصلی به نام «لَحَش» (به معنای آهسته) یا «شمُونِه عِسره» (به معنای هجده دعا) مشترک و یکسان است، اما مقدمات و مؤخرات این سه نماز با هم متفاوت هستند. این بخش اصلی، لَحَش نام می گیرد. زیرا والاترین قسمت نماز بوده و بهصورت آهسته ادا میگردد. همچنین «شمُونِه عِسره» نام دارد، زیرا در ابتدای تدوین از ۱۸ دعا تشکیل میشد که بعدها یک دعای دیگر در میان آن جای گرفت. اما همچنان نام اولیه بر آن اطلاق میگردد. در متن لحش گاه به مناسبتهای مختلف (اول ماه و اعیاد خاص یا روزهایی که در آن روزه گرفته میشود) متنهایی اضافه میشود.
[۶] از روزه هفدهم تموز تا روزه نهم آو ایام زاغ ردئقاح (بِن هَمِصاریم) یعنی «روزهای تنگنا» نامیده میشود. در این روزها ازدواج کردن، اصلاح نمودن موی سر، لباس نو پوشیدن به مناسبت عزاداری به خاطر فاجعه بزرگ «خرابی معبد مقدس» و آوارگی ملت یهود و پراکندگی آنها و مورد تاخت و تاز قرار گرفتن آنها به وسیله اقوام خدانشناس ممنوع میباشد. [سایت انجمن کلیمیان].
[۷] طبق آیین تورات، نخستزادگان مذکر وقفشدهی پروردگار محسوب میشوند، ولی پدر وظیفه دارد با دادن مبلغی نخستزادهی خود را از دست کاهن بازبخرد! در مراسم ویژهای که با سِعودَت میصوا (میهمانی صواب؛ که در برخی از مراسمات مذهبی انجام میگیرد) همراه است، پدر دعای مخصوص «فدیهی پسر» را ادا میکند و کاهن بیرکَت کُهَنیم (دعای کاهنان) را بیان میدارد. نخستزادگان پدرانی که کاهن یا لوی هستند و همچنین پسرانی که در اثر جراحی سزارین یا پس از سقطجنین اول بهدنیا میآیند، از اجرای این دستور معاف هستند. [واژههای فرهنگ یهود، ص۱۲۱].
[۸] دعایی که هنگام یکی از رویدادهای عمومی و اجتماعی (مانند روزهای جشن، سال نو و…) خوانده میشود. این دعا برای خاطرنشانساختن یک واقعهی فردی نیز که یهودی به آن رسیده خوانده میشود. مثلاً هنگام خوردن یک میوهی نوبر و نصب مزوزا در یک خانهی جدید، و حتی پوشیدن لباس نو. [واژههای فرهنگ یهود، ص۱۷۴.]
منبع: میراث یهود (گلچینی از قانون، روحانیت و تاریخ یهود؛ خداشناسی و خودشناسی)، مشه حئیمپور، چاپ بروکلین – نیویورک، ج۴، ص۸۲۶-۸۳۲.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ نارنجی در تیترهای فرعی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: