هابیت بازگشت بنی‌اسرائیل به سرزمین مقدس

هابیت؛ بازگشت بنی‌اسرائیل به سرزمین مقدس

فیلم‌های سه‌گانه‌ی «هابیت» (The Hobbit)، ساخته‌ی «پیتر جکسون» (Peter Jackson) بر اساس رمان «جی. آر. آر. تالکین» (J. R. R. Tolkien) است. این سه قسمت در مجموع ۷۴۵ میلیون دلار هزینه داشت، که با فروش حدود سه میلیارد دلاری توانست مخاطبان زیادی را جذب کند. [۱]

این فیلم درباره‌ی تبعید نژاد دورف (Dwarf = کوتوله‌ها) از سرزمین مادری‌شان است. هم‌چنان‌که در سه‌گانه‌ی «ارباب حلقه‌ها» نیز شاهد هستیم، این فیلم نیز اقتباس‌های زیادی از «عهدین» داشته است. در ادامه به بررسی اسطوره‌های یهودی در مجموعه فیلم‌های هابیت می‌پردازیم.

پوستر سه گانه هابیت

۱. تورین سپر بلوط (Thorin Oakenshield) و پسر شاه داوود

قهرمان اصلی فیلم، «تورین» پسرِ «تراین دوم» (Thráin II) است که شاهزاده‌ی قومِ در تبعید است. در ابتدای فیلم «گاندولف / گندالف» (Gandalf) کلیدی را که از پدر تورین گرفته بود، به وارث بر حقِ «سرزمین اِرِبور» (Erebor)، یعنی: تورین، می‌دهد.

در هابیت گاندولف کلید را به تورین می‌دهد

تورین سپر بلوط در هابیت

اسطوره‌ی «کلید داوود» (the Key of David) در منابع مختلف، از جمله کتاب مقدس آمده است. پیام حضرت مسیح در «مکاشفه یوحنا» (Book of Revelation) چنین است:

«به فرشته‌ی کلیسای فیلادلفیا بنویس: آن‌که قدّوس است و حق، آن‌که کلید داوود را دارد، آن‌که می‌گشاید و کس نخواهد بست، و می‌بندد و کس نخواهد گشود، چنین می‌گوید:…» [۲]

هم‌چنین گفته شده است شاه داوود (King David) [۳] هنگام فتح قلعه صَهیون، با کلید درِ قلعه را باز کرده و آن را به تصرّف درآورد. هم‌چنین «کلید» نماد مشروعیّت پادشاهی است. [۴]

کلید داوود نماد مشروعیت پادشاهی در هابیت

پس درواقع «ترین» پدرِ «تورین» در فیلم، بازنمایی داوود است و پسرش نیز، پسرِ داوود.

ویژگی مشترک دیگر بین تورین و پسر داوود، مسأله‌ی «درخت بلوط» است. در فیلم می‌بینیم که در جریان جنگ با اورک‌ها، تورین با قطعه‌ی چوبی از درخت بلوط، خود را از مرگ نجات می‌دهد که به سپر بلوط معروف می‌شود. در کتاب مقدس آمده است که پسر داوود در درخت بلوط گرفتار شده و کُشته می‌شود. [۵] در واقع در این فیلم شاهد یک اقتباس معکوس از این ماجرا هستیم.

مرگ آبشالوم فرزند داوود

تابلوی «مرگ آبشالوم» (پسر داوود)؛ اثر «کورادو جاکوئینتو» (Corrado Giaquinto)، ۱۷۶۲م.

مسأله‌ی مورد توجه دیگر، «سنگ داوود» است. در اسطوره‌های یهودی آمده است که وقتی حفّاری برای ساخت معبد توسط شاه داوود در حال انجام شدن بود، یکی از حفّاران به یک سنگ درخشنده برخورد کرد. در این اسطوره آمده است که این سنگ، همان سنگ زیرین تمام جهان است و نباید از محلش تکان بخورد. اما داوود که خیلی کنجکاو شده بود، آن را کمی تکان داد و بعد با یک ندا که او را از حرکت دادن سنگ نهی می‌کرد، منصرف شد.

در «هابیت» نیز ما با یک سنگ که کهکشانی در داخل آن است روبه‌رو می‌شویم که نمادی از سنگ پایه‌ی تمام جهان است. هم‌چنین این سنگ، به‌عنوان نشانی از پادشاهی دورف‌ها، بسیار مورد علاقه‌ی پادشاه بوده و همین علاقه‌ی دیوانه‌وار وی، باعث سستی حکومت وی و حمله‌ی اژدها می‌شود. (اژدها در فرهنگ یهودی مسیحی، نماد شیطان است.) [۶]

سنگ آرکن یا آرکن استون در هابیت یا سنگ داوود

هم‌چنین بر اساس برخی منابع یهودی معلوم نیست که آیا داوود مُرده است یا خیر و از سرنوشت دقیق او خبری در دست نیست. دقیقاً پدر تورین نیز گم شده و کسی از عاقبت او خبر ندارد.

پس در فیلم، تورین نمادی از پسر داوود است و قوم او نیز قوم بنی‌اسرائیل هستند.

۲. شامیر و عقاب‌های اسطوره‌ای سلیمان

گفته شده است شاه سلیمان (King Solomon) عقاب‌هایی داشته است که به او خدمت کرده و تحت فرمان او بودند. همچنین سلیمان برای برش سنگ‌ها، کرمی به‌نام «شامیر» (Solomon’s shamir) داشت که با کمک آن معبد را ساخت. [۷]

کرم سنگ خوار شامیر در کتاب مقدس و فیلم هابیت

نقاشی «کرم سنگ‌خوار شامیر» (Solomon’s shamir)؛ اثر «ابرهارد ورنر هاپل» (Eberhard Werner Happel)، ۱۷۰۷م.

در «هابیت» نیز عقاب‌های تحت فرمان گاندولف و «کرم‌های سنگ‌خوار» نشان داده می‌شود. [۸]

۳. دیاسپورا و سرگشتگی بنی‌اسرائیل

در قسمت اول، حمله‌ی اژدها به سرزمین اِرِبور و مهاجرت قوم دورف، نشان داده می‌شود. علاوه بر موهای بافته‌شده‌ی دورف‌ها که شبیه به یهودیان است، اسطوره‌ی غصب سرزمین مقدس توسط شیطان در این فیلم کاملاً بازنمایی می‌شود. هم‌چنین دورف‌هایی که تورین را دنبال می‌کنند، دوازده نفر هستند که احتمالاً نمادی از دوازده قبیله‌ی بنی‌اسرائیل است. طلاهای انباشته‌ی دورف‌ها در اربور نیز، کاملاً اشاره به ثروت‌پرستی یهودیان دارد که تبدیل به یک کلیشه شده است.

موهای یهودیان

بافت موی دورف‌ها در هابیت مانند موی یهودیان

شباهت بافت موی دورف‌ها با یهودیان!

شباهت موی دورف‌ها در هابیت به موی یهودیان

شباهت جالب بافت موی سر و ریش یک دورف به ستاره شش‌پر یهود!

هم‌چنین نام یکی از کوه‌هایی که دورف‌ها در آن زندگی می‌کنند، «موریا» است. جالب این‌که در تاریخ یهود نیز «موریا» (Moriah) نام کوه دیگری در کنار «کوه صهیون» (Mount Zion) است.

علاوه بر این موارد، در قسمت اول شاهد مرثیه‌سرایی دورف‌ها برای سرزمین از دست رفته‌ی اِرِبور هستیم که کاملاً فضای تبعید یهودیان و دیاسپورا (Diaspora) را نشان می‌دهد. [۹]

کنار رودهای بابل نقاشی ادوارد بندمان

«کنار رودهای بابل» (By the rivers of Babylon)؛ نقاشی «ادوارد بندمان» (Eduard Bendemann)، ۱۸۳۲م.

ربی «جفری ساکس» (Jeffrey Saks) در این‌باره گفته است:

شعری که در قسمت اول توسط دورف‌ها در فراق سرزمین مادری خوانده می‌شود، اشاره به مرثیه‌خوانی یهودیان در تبعید دارد. [۱۰] [۱۱]

سرگردانی و تبعید دورف‌ها در هابیت همانند اسطوره آوارگی یهود

دیالوگ‌های متعددی درباره‌ی مظلومیت (!) قوم در تبعید و همچنین ظلم اژدها یا شیسان که سرزمین مقدس را تسخیر کرده است، وجود دارد. تا جایی که اسماگ (Smaug)، اژدهایی که سرزمین را تسخیر کرده است و در واقع امر، متجاوز است، دورف‌ها را غاصب این سرزمین می‌خواند! این مسأله طعنه‌ای به مسلمانان مظلوم فلسطینی است که جائران صهیونیست را به حق، غاصب می‌خوانند.

۴. جنگ آخرالزمانی

در قسمت پایانی سه‌گانه‌ی هابیت، شاهد جنگ بین مردمان آزاد (ِالف‌ها، دوورف‌ها و انسان‌ها) در مقابل شیاطین هستیم. تقدیر، سپاهیان نژادهای مختلف را در مجاورت سرزمین اِرِبور جمع کرده تا با لشکریان شیطان بجنگند. حتی «تراندوئیل» (Thranduil)، پادشاه الف‌های جنگلی نیز با هدف به‌دست آوردن جواهراتی خاص، لشکرش را به اِرِبور می‌برد تا با دورف‌ها بجنگد، اما با حمله‌ی شیاطین، همه‌ی نژادها علیه اورک‌ها متحد می‌شوند. جالب توجه است که در اسطوره‌های یهودی گفته شده است که آدم از بهشت با هدف پیدا کردن الماس‌های زمینی خارج شد و البته تقدیر خداوند را نیز به این بهانه، اجرا نمود. [۱۲]

نبرد نهایی در هابیت

نبرد آخرالزمان در هابیت

هم‌چنین در اساطیر یهودی آمده است که در آخرالزمان و پس از بازگشت قوم بنی‌اسرائیل به سرزمین مقدس، شیپور «شوفار» زده شده و مُردگان از کوه بیرون می‌ریزند. در «هابیت» نیز کرم‌های شامیر با خوردن کوه‌ها، بخشی از آن را نابود کرده و لشکریان اورک (شیاطین) از کوه خارج می‌شوند. شبیه این مسأله در سریال بازی تاج و تخت نیز در جریان ریختن دیوار بزرگ تکرار شده است.

البته جنگ با پیروزی مردمان آزاد در مقابل شیاطین و البته کشته‌شدن «تورین» به اتمام می‌رسد. دقت شود که چون تالکین، نویسنده‌ی رمان، مسیحی بوده است، تصویر «منجی» را در فیلم «ارباب حلقه‌ها» که ادامه‌ی همین سه‌گانه است، کاملاً مسیحی ترسیم نموده و لذا «مسیح‌ بن داوود» را با قرائت ویژه‌ی یهودی، به‌عنوان منجی نمی‌پذیرد.

۵. حلقه‌، منجی آخرالزمان و موجودات جنّی

در این قسمت، به‌عنوان مقدمه‌ی فیلم ارباب حلقه‌ها، به بحث حلقه‌ی قدرت (Rings of Power) و منجی آخرالزمانی اشاره می‌کنیم.

اسطوره یهودی حلقه قدرت در هابیت و ارباب حلقه‌ها

حلقه‌ی قدرت از اسطوره‌های معروف یهودی است، که گفته شده شاه سلیمان با این حلقه بر جنّ و انس، حکومت می‌کرد. [۱۳] در فیلم نیز حلقه گرچه متعلق به «سائورون» (Sauron)، شیطان فیلم است، اما کسی که آن را به دست کند، به بُعد دیگر منتقل می‌شود. یعنی حلقه یک قدرت متافیزیکی دارد و سائورون که خود روزی اِلف (یا فرشته) بوده است، منحرف شده و تمام قدرت او به این حلقه است.

سائورون در فیلم هابیت

حلقه‌ی قدرت در انگشت سائورون

نکته‌ی بعدی اشاره‌ی پایانی فیلم به «آراگورن» (Aragornمنجی-پادشاه در قسمت‌های بعدی است که عمری طولانی داشته و مسیح‌وار با نابودی شیطان، حاکم بر کل جهان می‌شود. دقت شود که در اسلام، مسیحیت و یهودیت، مسأله‌ی دو منجی که در نگاه ما، حضرت ولی عصر (عج) و حضرت مسیح (ع) هستند، مطرح است. گرچه مصادیق تفاوت پیدا می‌کند.

و نکته‌ی پایانی این‌که در این سری فیلم‌ها ما با گروهی از موجودات زیرزمینی به نام اورک (Orc) و گابلین (Goblin) طرف هستیم. اورک‌ها قبلاً اِلف (Elf) بوده‌اند و مشابه اسطوره‌ی «فرشته‌ی سقوط کرده» در کتاب مقدس، موجودات پاکی بودند که به شیطان تبدیل شدند. هم‌چنین گابلین‌ها کاملاً شبیه به جنّیان شیطانی هستند و مبارزه‌ی منجی با این موجودات ماورائی اشاره به جنگ‌های آخرالزمانی بین سپاه شیاطین و منجی راستین دارد. [۱۴]

اورک‌ها در فیلم هابیت

نژاد اورک در هابیت

اورک ها در هابیت و ارباب حلقه‌ها

اورک‌ها در فیلم‌های هابیت و ارباب حلقه‌ها

جمع‌بندی

در این فیلم همان اسطوره‌ی معروف «مظلومیت یهود» و «دوری از وطن»، شاید برای هزارمین بار در هالیوود، بازنمایی شده است. همچنان‌که فیلم با اشباع‌شدن از اسطوره‌های دینی تحریف‌شده، سعی دارد برای خون‌ریزان صهیونیست توجیهی بتراشد.

البته قابل توجه است که تالکین، شیطان‌گرا نبوده و با ادبیات مسیحی این رمان را نوشته است. لذا علامت چشم شیطان را در جبهه‌ی شرّ قرار داده است.

هالیوود به‌عنوان وزارت تبلیغات و پروپاگاندای غرب، وظیفه‌ی جهانی‌سازی شعارهای پوچ صهیونیسم را بر عهده دارد. حتی در فیلم «هابیت»، شهر افسانه‌ای «لوز» که در اسطوره‌های یهودی، موجودات نامیرا در آن زندگی می‌کنند و باید از زیر یک درخت وارد غار مخفی شده و سپس وارد شهر شویم [۱۵]، دقیقاً طبق همین اسطوره، بازنمایی شده است.

شهر ریوندل در هابیت و شهر لوز در اساطیر یهودی

شهر ریوندل در هابیت یا همان شهر لوز در اساطیر یهودی

پسندیده است ما نیز به‌عنوان مخاطبین هوشمند، سعی کنیم تا با نگاه منتقدانه این آثار را ببینیم و تا حد ممکن، تحت تأثیر اسطوره‌بافی‌های هالیوود قرار نگیریم.

اندیشکده مطالعات یهود

پی‌نوشت‌ها:

[۱] https://fa.wikipedia.org/wiki/هابیت_(مجموعه%E2%80%8Cفیلم)

[۲] مکاشفه یوحنا، باب۳، آیه‌ی۷.
[۳] یهودیان، حضرت داوود و حضرت سلیمان علیهماالسلام را پیامبر نمی‌دانند، بلکه آنان را نخستین پادشاهان و نماد قدرت و شوکت خویش می‌شمرند. به باور یهودیان، در دربار داوود و سلیمان، فردی به‌نام «ناتان نبی» حضور داشت و واسطه‌ی ارتباط‌شان با یَهُوَه بود. در حالی‌که ما مسلمانان به هیچ‌وجه «شاه داوود» و «شاه سلیمان» مندرج در عهد عتیق و شخصیت گناهکار و تحریف‌شده‌ی ایشان را قبول نکرده و با راهنمایی قرآن کریم و روایات اسلامی این دو شخصیت را از پیامبران الهی و معصوم از گناه و مبرا از نسبت‌های ناروای عهد عتیق می‌دانیم.

[۴] https://bobsorge.com/2015/10/the-key-of-david/

[۵] کتاب دوم سموئیل، باب۱۸، آیات۹-۱۶.

[۶] Mythology of Judaism, Howard Shwartz, p. 96.

[۷] گفته شده هنگام ساخت معبد سلیمان، برای بریدن سنگ‌ها از یک نوع کرم مخصوص و عجیب به‌نام «شامیر» استفاده می‌شد که دارای ترشحات اسیدی بود و به قولی دارای قدرت تشعشع بود، عبور دادن آن از محل‌های مورد نظر باعث ایجاد شیارها و بریدن سنگ‌ها می‌گشت:

http://www.iranjewish.com/essay/Essay80.htm

[۸] Encyclopedia Of Jewish Myth, Magic & Mysticism, second edition, Geoffry W Dennis, shamir, eagle.

[۹] دیاسپورای یهودی (תְּפוּצָה‎) یا تبعید (גָּלוּת) پراکندگی اسرائیلی‌ها یا یهودیان از سرزمین اجدادی باستانی خود و اسکان بعدی آن‌ها در سایر نقاط جهان است. از نظر کتاب مقدس عبری، اصطلاح «تبعید» به سرنوشت اسرائیلی‌هایی که در قرن هشتم پیش از میلاد از پادشاهی اسرائیل تبعید شدند، و یهودیان پادشاهی یهودا که در طول قرن ششم پیش از میلاد به تبعید برده شدند، اشاره دارد. برای صحّت‌سنجی این تبعید دوم بنگرید به:

https://jscenter.ir/jewish-history/formation/1704/

[۱۰] https://www.commentary.org/articles/meir-soloveichik/the-secret-jews-of-the-hobbit/

[۱۱] در کتاب مزامیر داوود، «سوگنامه‌ی بنی‌اسرئیل در غربت» این‌گونه آغاز می‌شود:

کنار نهرهای بابل، آن‌جا نشستیم و گریستیم، چون صَهیون را به یاد آوردیم. بر درختان بید که در میان آنند بربطهای خود را آویختیم. زیرا اسیرکنندگانِ ما در آن‌جا از ما سرود خواستند، و عذاب‌کنندگانِ ما سرودهای شادمانی طلب کردند. گفتند: «یکی از سرودهای صهیون را برای ما بسرایید»! چگونه سرود خداوند را در زمین بیگانه بخوانیم؟! ای اورشلیم، اگر تو را فراموش کنم، باشد که دست راستم هنرش را فراموش کند! [تا دیگر نتوانم چنگ بنوازم] اگر تو را یاد نکنم، و اورشلیم را بر بزرگ‌ترین شادیِ خود ترجیح ندهم، باشد که زبانم به کامم بچسبد! [و لال شوم]… [کتاب مزامیر، مزمور۱۳۷، آیات۱-۶].

کنار رودهای بابل نقاشی گبهارد فوگل

«کنار رودهای بابل» (By the rivers of Babylon)؛ نقاشی «گبهارد فوگل» (Gebhard Fugel)، ۱۹۲۰م.

[۱۲] Mytholology of Judaism, p. 436.
[۱۳] https://en.wikipedia.org/wiki/Seal_of_Solomon#:~:text=The%20legend%20of%20the%20Seal,good%20and%20evil%20spirits%2C%20respectively

[۱۴] در یادداشت «نقد سریال بازی تاج و تخت»، به مسأله‌ی قوم یأجوج و مأجوج و جنگ آخرالزمانی، پرداختیم.

[۱۵] Mytholology of Judaism, p. 477.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

هابیت ، هابیت ، هابیت

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتا پیام رسان بله پیام رسان سروش پیام رسان روبیکا

همچنین ببینید

منجی‌گرایی در ارباب حلقه‌ها

منجی‌گرایی در ارباب حلقه‌ها

«جی. آر. آر. تالکین» در «ارباب حلقه‌ها» از یک الگوی تثلیثی در «منجی‌گرایی» استفاده کرده است. در واقع «آراگورن»، «گندالف» و «فرودو» مجموعاً نقش منجی را بازی می‌کنند.

یک نظر

  1. بسیار عالی و جذاب. لطفا در صورت مقاله تازه فرای اشاره در کانال، با اعلان مخاطبین را مطلع فرمائید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 − هشت =