تبار انحراف ؛ پژوهشی در دشمنشناسی تاریخی (قسمت شانزدهم) مدینه
یهودیان برای جلوگیری از گسترش قدرت و حاکمیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در شمال مدینه که به قدس میرسید، بر سر راه پیامبر صلیاللهعلیهوآله مانعگذاری کردند. آن حضرت برای عبور از این موانع، فرصت محدودی داشت و این استحکامات، پیشروی ایشان را کند کرد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سیزده سالی که در مکه به سر میبرد، هم فاقد قدرت بود و هم به دلیل شرایط حاکم بر مکه و روابط خویشاوندی و قبیلهای، حتی حق دفاع و پاسخ به آزارها و شکنجهها را نداشت. مشرکان هنگامیکه حضرت را آزار میدادند و پاسخی از او نمیدیدند، آتش کینهشان فروکش میکرد و حتی خود به مداوای حضرت میپرداختند. حضرت، همچنان محبوب آنان بود؛ چرا که پیش از بعثت به همهی آنها خدمت کرده بود.
اگر چنین لطافتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نبود، در همان آغازین روزهای رسالت، درگیری بین آنان آغاز میشد و حضرت شکست خورده از میدان خارج میگردید، هنگامیکه آنان تصمیم به قتل او گرفتند نیز درصدد قتل پنهانی حضرت بودند؛ زیرا اگر آشکارا چنین میکردند، همان مردم مشرک به حمایت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله برمیخاستند؛ چرا که هنوز حضرت را از خودشان میدانستند و خوبیهای بسیاری از او دیده بودند.
اینان همان اهل مکه بودند که اموال خویش را نزد او به امانت میگذاردند. این ارتباطات فردی و شهری و عاطفی هنوز پابرجابود و همین موضوع، سران باطل را از هرگونه اقدام آشکار علیه محمد امین بازمیداشت. اما هنگامیکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه رفت، این شهر برای مکیان، اردوگاه دشمن شد و مکه اردوی خودی؛ تهاجم مدنیان آغاز گردید. یهود از این زمینهی پیش آمده نهایت استفاده را کرد، از این رو، با ورود حضرت به مدینه، خداوند متعال فرمود:
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (حج : ۳۹) به کسانی که در جنگ بر سرشان تاختند و به آنها ستم شد، رخصت داده شد و خدا بر پیروز گردانیدنشان تواناست».
از آن پس، پیامبر صلیاللهعلیهوآله میبایست شمشیر میکشید؛ چرا که اگر آنجا هم دفاع نمیکرد، آنها مدینه را به آتش میکشیدند.
قدرت و حکومت نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله از مدینه آغاز شد و گسترش یافت. بنابراین، موتور عملیات آشکار یهود علیه اسلام و پیامبرش نیز از همینجا آغاز به کار کرد.
پیمان فریبکارانه یهود با پیامبر (ص)
اسلام در سال هشتم بعثت، وارد مدینه شد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سال سیزدهم، هجرت کرد. یهودیان مدینه، پنج سال فرصت داشتند دربارهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اسلام تحقیق کنند. آنان افراد فراوانی در مکه داشتند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله را هنگام ولادت بیابند؛ با این حال، هنگامیکه نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شد، هیئتی از سه قبیلهی یهودی بنیقریظه، بنینضیر و بنیقینقاع خدمت حضرت رسیدند و از ایشان پرسیدند: مردم را به چه میخوانی؟ حضرت فرمودند:
«به گواهی دادن به توحید و رسالت خودم؛ من کسی هستم که نامم را در تورات مییابید و علمایتان گفتهاند که از مکه ظهور میکنم و به این حره (مدینه) کوچ میکنم…»
یهودیان گفتند: آنچه گفتی، شنیدیم؛ اکنون آمدهایم با تو صلح کنیم که به سود یا زیان تو نباشیم و کسی را علیه تو یاری نکرده و متعرض یارانت نشویم؛ تو هم متعرض ما و دوستانمان نشوی تا ببینیم کار تو و قومت به کجا میانجامد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله پذیرفت و قراردادی نوشته شد که براساس آن، یهود نمیبایست علیه پیامبر صلیاللهعلیهوآله یا یکی از یارانش به زبان، دست، اسلحه، مرکب، پنهانی یا آشکارا، شب یا روز اقدامی انجام میداد. اگر یهود این تعهدات را نادیده میگرفت، رسول خدا میتوانست خون ایشان را بریزد، زن و فرزندانشان را اسیر سازد و اموالشان را غنیمت بگیرد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای هرکدام از این قبایل، قراردادی جداگانه نوشت. (۱)
خداوند در قرآن درباره یهود میفرماید:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا (مائده : ۸۲) دشمنترین مردم به کسانی که ایمان آوردهاند، یهود و مشرکان را مییابی».
شگرد یهود این بود که پیش از آغاز هر عملیاتی بر ضد پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مشرکان را به میدان آورد، اینکه در این آیه، «الذین أشرکوا» با واو به یهود عطف شده است، نشان از نوعی تبعیت دارد. یهود محور اصلی بود و دشمنی مشرکان، به تبعیت از یهود صورت میگرفت. یعنی اگر موتور اصلی خاموش میشد، عملیات تبعی هم خاموش میگردید. (۲)
در عملیات مشرکان بر ضد پیغمبر صلیاللهعلیهوآله باید سرنخهای توطئه یهود را در مکه بجوییم. این امر، در جنگ احد و خندق روشن بود؛ اما در جنگ بدر باید بسیار دقت کرد تا سرنخ را یافت.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1- اعلام الوری، ج۱، صص ۱۵۷ و ۱۵۸؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۶۰.
2- امروز نیز یهود با ایجاد فرقههای انحرافی چون صهیونیسم مسیحی و بهائیت و فراماسونری، لایههای ظاهری ایجاد میکند و خود پشت نقابهای ساختگی پنهان میشود.
منبع: حجتالاسلام مهدی طائب (۱۳۹۲)، تبار انحراف ، قم: ولاء منتظر، چاپ هشتم.
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم: