نقش پاپ‌های یهودی مخفی در جنگ‌های صلیبی

نقش پاپ‌های یهودی مخفی در جنگ‌های صلیبی

هیلدبراند یا گریگوری هفتم، مبتکر ایده‌ی «حملات صلیبی» علیه کشورهای اسلامی تلقّی می‌گردد؛ اگرچه مجری آن نبود؛ زیرا وی از گسترش نفوذ و سیطره‌ی خود بر تمامی پادشاهان و اُمرای «اروپا» برخوردار بود. پاپ‌های یهودی

این نفوذ و سیطره، پس از برخورد تلخ و قهرآمیز شاه هنری چهارم [هاینریش چهارم امپراتور مقدس روم] با وی رخ داد که در پایان منجر به اعلام رضایت و فرمان‌برداری وی نسبت به تصمیمات پاپ شد و او را وادار نمود که پس از تحریک مردم و ژنرال‌هایش به رویارویی با پاپ، برای طلب مغفرت و بخشایش به مقرّ او در «رم» بروند؛ امّا پاپ گریگوری هفتم برای نشان دادن قدرت خود، مدّت سه روز او را با سر و پای برهنه بر روی یخ‌ها رها کرد تا آن‌که بالأخره پاپ از مکان مرتفعی که در آن قرار داشت، پایین آمد و او را مورد لطف قرار داد و از خطاهایی که از او سر زده بود، درگذشت.

شاه هنری چهارم و پاپ گریگوری هفتم

شاه هنری چهارم منتظر پذیرفته‌شدن از طرف پاپ گریگوری هفتم

شاه هنری چهارم و پاپ گرگوری هفتم

شاه هنری چهارم با سر و پای برهنه در محضر پاپ گریگوری هفتم

این رویداد در حکم یک پیام بود که پاپ به پادشاهان و امرای اروپا رساند و معنای آن این بود که اگر هریک از آن‌ها درصدد جسارت نسبت به پاپ برآید و به اقدامی مشابه شاه هنری دست بزند، سرنوشت شاه هنری در انتظار اوست.

از آن زمان به بعد، منصب پاپی و البتّه شخص پاپ، تبدیل به سرور و حاکم مطلق «اروپا» و صاحب سلطنت مطلقه شد. از این‌رو، اگر امر می‌کرد، اطاعت می‌شد و اگر سخنی می‌گفت، شنیده می‌شد و هرگاه لازم می‌شد با قاطعیت تمام برخورد می‌کرد. از این‌رو تمامی «اروپا» و جهان مسیحیت محکوم به پذیرش آموزه‌ها، اوامر، درخواست‌ها و قوانین پاپ شدند و حتّی تقرّب و نزدیکی جستن به پاپ برای شاهان و امرای اروپا، شرط عقل به حساب می‌آمد.

از همین‌رو گریگوری هفتم برای «حملات صلیبی» یک طرح کلّی ریخت و به آن توسعه بخشید. به‌عبارت دیگر، یک دست‌پرورده‌ی یهودیان، طرّاح این حملات بود و شاگرد او معروف به اوربان دوم که یک پاپ مسیحی بود، به خوبی آنچه را استاد یهودی‌اش طرّاحی کرده بود، به اجرا درآورد؛ امّا اوربان دوم کیست؟

پاپ اوربان دوم

پاپ اوربان دوم

پاپ اوربان دوم و نقش وی در برافروختن جنگ‌های صلیبی اوّل

ما در اینجا قصد نداریم که در مورد جنگ‌های صلیبی هشت‌گانه که توسط دولت‌های اروپایی به رهبری پاپ‌های کاتولیک، علیه شرق اسلامی برپا شد، سخن بگوییم؛ بلکه آنچه درصدد بیان آن هستیم، نقش یهود در این جنگ‌هاست که بسیاری از تاریخ‌نگاران، هنگام بیان و ثبت حوادث جنگ‌های صلیبی، از آن غافل مانده‌اند.

همان‌گونه که پیش از این اشاره شد، محرّک، مجری و اوّلین رهبر جنگ‌های صلیبی، اوربان دوم، پاپ مسیحی بود که از پرورش‌یافتگان آموزه‌های خاندان برلیونا یهودی‌الاصل و شاگردی وفادار نسبت به پاپ گریگوری هفتم، هیلدبراند بود. او به نوبه‌ی خود، بر سر سفره‌ی سرمایه‌داران، تربیت و بزرگ شد. اگر سخنرانی و خطابه‌ی اوربان دوم، فرانسوی الاصل را که به زبان فرانسوی، خطاب به مردم خود برای به هیجان آوردن و برانگیختن آنان برای درگیر شدن در جنگ صلیبی اوّل علیه شرق اسلامی بیان شد، مورد بررسی قرار دهیم، سرتاسر آن را آکنده از کینه، تخریب،‌ نفرت و فتنه‌انگیزی نسبت به جهان اسلام می‌یابیم؛ همان‌گونه که وضعیت پاپ قبلی واتیکان (بندیکت شانزدهم) همین‌گونه بود و بعداً از آن سخن خواهیم گفت.

پاپ اوربان دوم در شورای کلرمون

سخنرانی پاپ اوربان دوم در شورای کلرمون

آنچه ما در سخنرانی پاپ اوربان دوم مشاهده می‌کنیم، خالی از راهنمایی‌ها و اشارات به برخی از اعتقادات یهود نیست. وی در خطبه‌ی حماسی خود می‌گوید:

ای ملّت فرانسه!‌ ای ملّت محبوب و «برگزیده‌ی» خدا!… اخبار غم‌انگیزی از سرزمین فلسطین و شهر قسطنطنیه به ما رسیده است، مبنی بر این‌که موجودی لعین که بسیار از رحمت خدا دور است، (۱) در آن کشور، یعنی کشور مسیحیان، سر به طغیان و تجاوز برداشته است و با ارتکاب غارت و آتش‌سوزی، آن‌جا را تخریب کرده و برخی از اسیران را به کشور خود رانده و برخی دیگر را پس از شکنجه کردن آنان، به بدترین وجه به قتل رسانده است. آن‌ها قربانگاه‌های موجود در کلیساها را پس از آلودن کردن به نجاست‌های خود، منهدم می‌کنند. آن‌ها کشور «یونان» را تجزیه کرده و مناطقی را ایجاد کرده‌اند که مسافر در طول دو ماه کامل نیز نمی‌تواند از آن عبور نماید.
بنابراین، مسئولیت گرفتن انتقام این همه ظلم و ستم و مرمّت این همه ویرانی اگر بر عهده‌ی شما نیست، پس برعهده‌ی چه کسی است؟ شما‌ ای قومی که خداوند بیش از هر قوم دیگری از شما، به‌سبب شکوه در مبارزه، شجاعت عظیم و توانایی فرود آوردن سرهای آن کسانی که در برابر شما می‌ایستند، حمایت کرده است، باید تمامی شور، شوق و همّت شما متوجه ضریح مقدّس عیسی شود؛ ضریحی که اکنون در تملّک ملّت‌های ناپاک است (۲) و دیگر اماکن مقدّسه نیز به‌دست آنان آلوده و نجس شده است… دنبال چیزی نباشید که شما را در به‌دست آوردن املاک خود و پرداختن به امور خانواده‌های خود، ناتوان و زمین‌گیر نماید؛ زیرا سرزمینی که اکنون شما در آن ساکنید و کوه‌ها و دریاها از همه‌سو آن را احاطه کرده است، تنگ است و گنجایش ساکنان بسیار آن را ندارد و نزدیک است که از تأمین غذای کافی برای آنان ناتوان گردد و از این‌رو، برخی از شما برخی دیگر را کشته و بعضی، بعضی دیگر را خواهید بلعید (۳) و با یکدیگر به پیکار برخاسته و بسیاری از شما در جنگ‌های داخلی کشته خواهید شد…
راه ضریح مقدس را در پیش گیرید و این سرزمین را از این نژاد خبیث، بازپس گیرید و خود مالک آن شوید. (۴) همانا «اورشلیم» سرزمینی است که میوه‌های آن بی‌نظیر است. این شهر بهشت شادی‌هاست. شهری بزرگ در وسط جهان برپا ایستاده و از شما درخواست می‌کند که او را نجات دهید. پس با شور و اشتیاق، برای نجات از گناهان خود، برای این سفر به‌پا خیزید و مطمئن باشید که به‌زودی به‌خاطر این اقدام خود به شکوهی دست خواهید یافت که در ملکوت آسمان‌ها فناناپذیر خواهد بود. (۵)

این خطابه‌ای سست و ناقص است که اوربان دوم خطاب به جمعیت‌های مسیحی ایراد کرد و پس از آن، فریادهای جمعیت حاضر با سر دادن این شعار به آسمان برخاست: این اراده‌ی خداوند است و خود اوربان نیز بارها این شعار را برای برانگیختن آتش اعتراض و هیجان در قلب این اوباش تکرار کرد.

سخنرانی پاپ اوربان دوم برای جنگ‌های صلیبی

سخنرانی پاپ اوربان دوم برای آغاز جنگ‌های صلیبی

با بررسی این خطابه، می‌توان به علّت‌ها و انگیزه‌هایی که پاپ اوربان دوم برای اعلان این جنگ بی‌پروا یعنی جنگ صلیبی اول علیه شرق اسلامی نمود، پی برد. به‌طور خلاصه این انگیزه‌ها عبارتند از:

۱. انگیزه‌ی سیاسی، با هدف متوقّف کردن نفوذ اسلام به سرزمین‌های «اروپا»؛
۲. انگیزه‌ی دینی، با هدف فراخوانی و انگیزش برای آزاد کردن اماکن مقدّس مسیحی در «فلسطین» از دست مسلمانان؛
۳. انگیزه‌ی اقتصادی، با هدف دعوت به خروج از سرزمین‌های فقیر، قحطی‌زده و دارای نظام فئودالی که آن زمان در اروپا شایع بود، به‌سوی سرزمین‌های جدید در شرق اسلامی که آکنده از فراوانی و زندگی توأم با آسایش و رفاه بود؛
۴. انگیزه‌ی اجتماعی، با هدف استیلا و به تملّک در آوردن کشورهای شرق اسلامی که آکنده از خیرات بوده و خروج از جوامع اروپایی که آکنده از بیماری‌های مسری و قحطی‌های پی‌درپی بود؛ زیرا آن زمان، مردم اروپا درصدد آن بودند که به‌نحوی از وضعیت اسف‌بار خود خلاصی یابند. از این‌رو سخنان پاپ خطاب به این جمعیت گرسنه و آواره که به‌دنبال نجات از وضعیت رقّت‌انگیز خود بودند، موجب شد که آن‌ها همچون اوباش وحشی با تمام قوا به سوی میدان‌های جنگ به حرکت درآیند.

این‌ها انگیزه‌ها و علّت‌هایی بود که می‌توان به‌طور خلاصه از سخنان این پاپ گستاخ و عجول نتیجه‌گیری کرد؛ البتّه نباید فراموش کرد که اشاراتی در سخنان او وجود دارد که متأثّر از پاپ قبل از وی نیز می‌باشد و آن به کار بردن عبارت «ملّت برگزیده» در ابتدای خطابه‌های وی است. این جمله مختصّ عقیده‌ی یهودی است که براساس «تورات» و «تلمود»، خود را ملّت برگزیده‌ای برتر از تمامی ملّت‌های جهان می‌خوانند. از جمله موارد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، فراخواندن مردم اروپا توسط اوربان دوم به تملّک «اورشلیم» و بازگشت به آن و سکونت گزیدن در آن می‌باشد که این نیز یک دعوت یهودی است.

قبل از خارج شدن از این بحث و پرداختن به موضوع نقش یهود و حمایت‌های مادّی آنان از این سلسله جنگ‌ها، مایلم دو شهادت کاملاً متناقض از دو مورّخ مسیحی غربی که یکی از آن‌ها از جرایم صلیبی‌های وحشی و آنچه را پس از ورود به سرزمین‌های مقدّس و «فلسطین» از کشتار، نابودی و ریختن خون بی‌گناهان نسبت به مسلمانان مرتکب شدند و دیگری از عدالت و شهادت قهرمان پیروزمند، صلاح‌الدین ایوبی نسبت به اسیران و سالمندان صلیبی پس از ورود به سرزمین‌های مقدّس و پیروزی کوبنده‌ی او بر صلیب‌پرستان «فرانسوی» سخن می‌گوید، به ثبت برسانم.

امّا شهادت اوّل که توسط گوستاو لوبون نقل شده است:

و در اینجا شهادت راهب رابرت را که از صلیبی‌های وارد شده به «بیت‌المقدّس» می‌باشد، ذکر می‌نماییم که می‌گوید:
افراد ما خیابان‌ها، میادین و سطح خانه‌ها را برای فرونشاندن میل شدید خود به کشتار، می‌کاویدند و همچون شیرهایی که بچّه‌های آن‌ها ربوده شده است، کودکان، جوانان و سالمندان را به قتل رسانده و بدن‌های آن‌ها را قطعه‌قطعه می‌کردند. آن‌ها هیچ انسانی را رها نمی‌کردند و گاه می‌شد که برای سرعت بخشیدن به جنایات خود، چندین زن را با یک طناب به دار می‌آویختند. افراد ما به هر چیزی که دست می‌یافتند، آن را تصاحب می‌کردند و شکم‌ها را می‌شکافتند تا قطعه طلایی را از آن خارج کنند. پس وای بر حرص و طلادوستی! خون انسان‌ها همچون نهرهایی در راه‌های شهر که پوشیده از اجساد بود، جریان داشت. پس وای بر آن مردم کوردلی که برای کشتار، گرد آمده بودند! و حتّی یک تن نیز در میان آن گروه بزرگ وجود نداشت که به‌خاطر مسیحیت آمده باشد.

و کاهن، ریموند داگل از قتل عامّ «مسجد عمر» که کشته‌های آن – بنابر نقل قول – به ده هزار مسلمان می‌رسید، این‌گونه سخن می‌گوید:
افراد ما در خون‌ریزی در «هیکل سلیمان» افراط کردند و پیکر کشته‌شده‌ها در همه‌جا پراکنده بود. سربازانی که مرتکب این کشتار شده بودند، به‌سختی طاقت تحمّل بوهای متعفّن برخاسته از این کشته‌ها را داشتند. (۶) برخی صلیبی‌ها به کشتارهایی که نسبت به مسلمانان در «مسجدالاقصی» مرتکب شده و تلاش‌هایی که برای نابودی آن‌ها با توسّل به کشتارهای وحشیانه‌ی هراس‌انگیز نموده بودند، افتخار می‌کردند؛ به‌گونه‌ای که یکی از همین صلیبی‌ها که به جنایات خود نسبت به مسلمانان می‌بالید، می‌گفت: پاهای سربازان ما در خون مسلمانان فرو رفته بود. (۷)

جنایت‌های صلیبیون در جنگ‌های صلیبی

این اخلاق غربیان و بندگان صلیب در طول «جنگ‌های صلیبی» بود که شعله‌ی آن را یهودیان برافروختند؛ زیرا آن‌ها همواره در پشت پرده‌ی برافروختن جنگ‌ها و فتنه‌ها، به‌ویژه در منطقه‌ی شرق اسلامی در قدیم و جدید قرار داشته‌اند و برای کسانی که در پی تحقیق و بررسی درباره‌ی نقش یهودیان مخفی و علنی در عصر ما می‌باشند، تأثیر عملکرد آنان در جنگ نیروهای آمریکایی در «افغانستان» و «عراق» (۸) و آنچه این نیروهای بی‌رحم نسبت به شهروندان غیرنظامی مسلمان و کشتار و آواره کردن سالخوردگان، زنان و کودکان انجام می‌دهند، پوشیده نیست.

این اعمال مشابه اقداماتی است که نیروهای صلیبی در هنگام ورود به «بیت‌المقدس» انجام دادند که ذکر آن توسط گوستاو لوبون از زبان یکی از شاهدان، به‌نام رابرت از نظر خوانندگان محترم گذشت. ما چنین رفتاری را از سوی سربازان آمریکایی نسبت به زندانیان افغانستان و عراق مشاهده می‌نماییم. حتّی رئیس‌جمهور ایالات متّحده، باراک اوباما برای جلوگیری از تحریک افکار عمومی مسلمانان، مانع از انتشار تصاویر مربوط به شکنجه‌ی زندانیان در زندان «گوانتانامو» و دیگر زندان‌های در اختیار آمریکا شد؛ امّا بسیاری از این دستگیرشدگان پس از خروج از زندان، از انواع و اقسام شکنجه‌هایی که در داخل این‌گونه بازداشتگاه‌ها، نسبت به آنان اعمال شده بود، سخن گفتند که از آن‌جمله می‌توان به ترسیم صلیب بر روی سر زندانیان و هتک حرمت به مصحف شریف و انسان‌هایی که خداوند عزّوجلّ آن‌ها را در بهترین صورت ممکن آفریده است، اشاره نمود… این اخلاق بندگان صلیب در قدیم و جدید بوده است…

امّا ویل دورانت مورّخ و نویسنده‌ی آمریکایی در مورد اخلاق، فتوّت، جوانمردی و عدالت اهل اسلام و به‌ویژه صلاح‌الدین ایوبی در طول «حملات صلیبی» به فرماندهی ریچارد شیردل این‌گونه سخن می‌گوید:

و امّا بعد… باید گفت که میانه‌روی، صبر و عدالت صلاح‌الدّین بر زیبایی، شجاعت و مهارت جنگی ریچارد غلبه داشت؛ همان‌گونه که مسلمانان نیز به برکت اخلاص رهبران و نیز وحدت خود، این‌گونه بودند.
صلاح‌الدّین بیشترین تعهّد را نسبت به دین خود داشت؛ امّا به خود اجازه می‌داد که تنها بر شوالیه‌های معبد سخت بگیرد؛ (۹) اما به‌طور کلّی و عمومی نسبت به افراد ناتوان، دل‌سوز و نسبت به نیروها و افراد شکست‌خورده، مهربان بود و به وعده‌های خود نسبت به دشمنانش وفادار بود؛ به‌گونه‌ای که موجب برانگیخته شدن تعجب مورّخان مسیحی شده بود که چگونه چنین دینی (که به خیال آنان مشحون از خطا بود) مردی را با این درجه از عظمت تربیت کرده است؟ وی با خدمتکاران خود به بهترین شکل ممکن رفتار می‌کرد و خود به شنیدن درخواست‌های تمامی مردم می‌نشست و ارزش مال در نزد او از ارزش خاک بیشتر نبود و پس از مرگ در خزینه‌ی خصوصی خود، جز یک دینار باقی نگذاشت. (۱۰)

صلاح‌الدین ایوبی

نقاشی تخیلی از صلاح‌الدین ایوبی

این اخلاق رهبران شجاع و جنگاور اسلامی است و کاش فرماندهان و رهبران عرب، شهادت‌های غرب در مورد فرماندهان و رهبران مسلمان و به‌ویژه سیره و اخلاق فرمانده‌ی منحصر به‌فرد، صلاح‌الدّین ایوبی را می‌خواندند و مورد بررسی قرار می‌دادند! او بنابر شهادت ویل دورانت، نسبت به دین و عقیده‌ی خود، بسیار متعهّد و پای‌بند بود و همین، مهم‌ترین و اساسی‌ترین علّت پیروزی آشکار و کوبنده‌ی او بر لشکریان صلیبی در «نبرد حطّین» بود. [البته آنچه تا کنون آوردیم برای نشان دادن اعترافات غربی‌ها بود نه تأیید تمام عقاید و اعمال صلاح‌الدین ایوبی.]

بنابراین می‌توان گفت: پاپ‌های اوّلیه‌ای که آتش «جنگ‌های صلیبی» را در قرون وسطا برافروختند، متأثّر از آموزه‌های یهودی و حتّی برخی از آن‌ها کاملاً پرورش‌یافته‌ی یک خانواده‌ی خالص یهودی، همچون خاندان برلیونا بوده‌اند و اگر نگوییم همه‌ی پاپ‌های کلیسای کاتولیک، امّا اکثریت آن‌ها نسبت به یهود، دل‌سوز و بردبار بودند تا جایی که یکی از مورّخان یهودی می‌گوید:

اگر کلیسای کاتولیک نبود، امکان ادامه‌ی حضور یهود در «اروپا» وجود نداشت…

و بدین‌گونه سیطره‌ی یهود بر مشاغل کلیدی در کلیسای «رم» یا کاتولیک، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، تحقّق پذیرفت. یوآکیم پرینز یهودی می‌گوید:

مشاوران مالی بسیاری از پاپ‌ها، یهودی بودند و در خلال تاریخ کلیسا، یهودیان (چه تحوّل یافته چه غیر آن)، پزشکان شخصی برخی از پاپ‌ها، خزانه‌داران کتاب‌ها و دانشمندان آن‌ها بودند و «کوریا» یا همان اداره‌ی خاصّ پاپ‌ها که شامل پاپ و دستیاران بزرگ آن‌ها می‌شد، از آن‌ها درخواست مشاوره و ارائه‌ی نظر در بسیاری از کارها را می‌کرد. (۱۱)

برای روشن‌شدن ذهن خواننده‌ی محترم، تاریخ سیطره‌ی یهود بر کلیسای کاتولیک از قرون وسطا تا عصر حاضر را به‌طور مختصر و فهرست‌وار، در مبحث بعدی برخواهیم شمرد.

قسمت قبلی این مقاله  ؛  قسمت بعدی این مقاله

پی‌نوشت‌ها: پاپ‌های یهودی
۱. مقصود و اشاره‌ی وی، بدون این‌که صراحتاً نام ببرد، مسلمانان می‌باشد و اشاره به فتوحات اسلامی است که در امتداد شرق و غرب گسترش یافته بود. از این‌رو دعوت وی در حقیقت یک فراخوان برای جلوگیری از ورود اسلام به «اروپا» و نابود کردن اسلام و اهل آن می‌باشد.
۲. این دومین علّت و انگیزه برای حملات و دیگر جنگ‌های صلیبی علیه شرق اسلامی به بهانه‌ی آزاد کردن اماکن مقدّسه از دستان مسلمانان است و این یک دعوت دینی برای برانگیختن غیرت در نفوس اراذل و اوباش مسیحی غرب و دعوت به انتقام از مسلمانان و حذف اسلام است؛ امّا خود، فنا شدند و از میان رفتند.
۳. این علّت سومی است که پاپ اوربان دوم در این خطابه ارائه کرده است و انگیزه‌های این حمله را، با انگیزه‌ی اقتصادی توسعه می‌بخشد؛ زیرا در آن زمان، «اروپا» در زیر گام‌های زندگی سخت، امکانات اندک و قحطی‌های شدید، دست و پا می‌زد. مورخ روسی میخائیل زابوروف در کتاب خود «الصلیبیون فی الشرق» می‌گوید:
خشکسالی شدید، علف‌ها را در مراتع سوزانده و گیاهان و سبزی‌ها را نابود کرده بود. از این‌رو، سبب گرسنگی شدید و گسترش قحطی و بیماری شده بود و همین موضوع، سربازان اوباش، کشاورزان و اراذل اروپایی را وادار به کشتار شنیع و ریختن خون انسآن‌های بی‌گناه و حتی خوردن گوشت کودکان پس از کشتن آن‌ها نموده بود و اکثرمورّخان غربی، این حوادث را که در تاریخ بشریت سابقه نداشته است، نقل کرده‌اند.
۴. همان.
۵. «قصة الحضارة»، ۱۵ / ۱۵: ۱۶.
۶. گوستاو لوبون، «تمدّن غرب»، صص ۳۲۵-۳۲۶.
۷. دکتر فاید حماد عاشور، «جهاد المسلمین فی الحروب الصلیبة»، ص ۱۱۵.
۸. بسیاری از آمریکاییان به نقش مستقیم یهود در برافروختن این جنگ‌ها اعتراف کرده‌اند که یکی از آن‌ها سناتور آمریکایی، موران می‌باشد که در این‌باره می‌گوید:
جنگی که در «عراق» خیمه زده است، بافته‌ی دست یهودیان آمریکایی است و اگر پشتیبانی قوی مجموعه‌ی یهودی نبود، ما در این جنگ به‌گونه‌ای متفاوت عمل می‌کردیم.
۹. آن‌ها خبیث‌ترین و بی‌رحم‌ترین بندگان صلیب نسبت به مسلمانان بودند.
۱۰. «قصّة الحضارة»، صص ۱۵ / ۴۴، ۴۵.
۱۱. «باباوات من الحی الیهودی»، ص ۶۳.

منبع: یوسف رشّاد؛ نقش آفرینی یهودیان مخفی در مسیحیت، برگردان: عباس کسکنی، تهران: هلال، چاپ اول.

««« پایان »»»

آشنایی با رنگ‌های به‌کار رفته در مقاله‌ی فوق:

رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوه‌ای برای نقل‌قول استفاده می‌شود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینک‌دادن استفاده شده.

پاپ‌های یهودی ، پاپ‌های یهودی

پاپ‌های یهودی ، پاپ‌های یهودی

اندیشکده مطالعات یهود در پیام‌رسان‌ها:

پیام رسان ایتاپیام رسان بلهپیام رسان سروشپیام رسان روبیکا

پاپ‌های یهودی ، پاپ‌های یهودی

همچنین ببینید

نفوذ یهودیان مخفی در کلیسای کاتولیک

نفوذ یهودیان مخفی در کلیسای کاتولیک

نفوذ یهود در کلیسای کاتولیک از راه‌هایی مانند نفوذ روحانیونی که به درجات بالا می‌رسیدند یا در قالب مشاور، پزشک یا خزانه‌دار کتابخانه پاپ صورت می‌پذیرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 2 =