ایران باستان (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد) نام کتابی است از یوزف ویسهوفر با ترجمهی مرتضی ثاقبفر . مترجم کتاب که علاقهی وافری به تاریخ ایران باستان و شخصیتهای آن دوران دارد در یادداشت خود که قبل از پیشگفتار قرار دارد مینویسد:
صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. نویسنده همانطور که خود در پیشگفتار میگوید میخواهد «نظری کلی و فشرده و موثق از فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خود ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد»، و در این کار نیز موفق است. (۱)
در بخش یکم این کتاب مطالب مفیدی دربارهی کوروش هخامنشی آمده است که قرائت جدیدی از صفات مداراگری، بزرگواری، نرمخویی و اعطای آزادیهای مذهبی از سوی او ارائه میکند که خوانندهی ایرانی کمتر آنها را شنیده است. برای آشنایی بیشتر خوانندگان با شخصیت کوروش فرازهایی از این کتاب را با هم مرور میکنیم: (۲)
۱) فقر منابع کوروششناسی
نخست دربارهی کوروش. دربارهی بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی، هیچ کتیبهای یا چیزی معادل آن در خود این کشور وجود ندارد. (۳)
۲) غارتگری و تاراج
با استفاده از منابع دیگر – که تا کنون از آنها غافل مانده بودیم – و با تفسیر مجدد اسناد موجود میتوانیم گام بلندتری به سوی ارزیابی متفاوتی از شخصیت و سیاست کوروش برداریم. نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه کوروش همیشه رفتاری ملایم و دوستانه و مداراگرانه با مخالفان خود نداشته است. مثلاً فتح نهایی ماد و پایتخت آن اکباتان به آن نرمی و ملایمتی نبوده که منابع کلاسیک میخواهند به ما بقبولانند. «گاهشمار نبونید» مانند «منشور کوروش» به عنوان قطعهای تبلیغاتی به نفع کوروش، گزارش میدهد که شاه پارس اکباتان (بنای خزینه یا گنجینه؟) را تاراج کرده و غنایم جنگی را به انشان فرستاده است. (۴)
۳) روایات بیمبنا
احتمالاً پرآوازهترین نمونهی رفتار بزرگوارانه و بخشاینده شاه ایران با دشمنانش، یعنی مدارا و مهربانی او نسبت به کروزوس، مبنایی تاریخی ندارد. نه تنها گواهیهای باستانی وجود دارد که گزارش میدهند هنگامی که کوروش سارد را فتح کرد، کروزوس مرده بود، بلکه روایات طرفدار کوروش نیز متعلق به مراحل بعدی تدارک سنت کروزوسیاند. (۵)
۴) محبوب محافل سیاسی
سیاست کوروش – چون چنانکه دیدیم دربارهی منش او نمیتوان به منابع موثق و معتبری اطمینان کرد – مبتنی بوده است بر اندیشهها، هدفها و روشهایی که مشابه آنها را پادشاهان پیشین او نیز در خاورمیانه باستانی داشتهاند. او در کنار کارهای «مداراگرانه» خود نظیر بازسازی پرستشگاهها، بازگرداندن تبعیدیها به موطنشان و پذیرش تنوع مذاهب، مرتکب اعمال «غیر مداراگرانهای» مانند تاراچ معابد و تبعید کردن مردمان نیز شده است. زندگی و سیاست کوروش از آنرو به عنوان الگو و سرمشق مطرح شده که برخی محافل سیاسی با او موافق بودهاند و بعضی عوامل منفی برای تیرهکردن چهرهی او هنوز نیرومند و مؤثر نشده بودند. (۶)
۵) خط قرمزی به نام حکومت
وقتی پای مسئله مهم یعنی روشهای حفظ حکومت مطرح میشود، یعنی یگانه مسئلهای که امکان مقایسه را پیش میآورد، میبینیم تفاوت چندانی میان کوروش و خشایارشا [که شهرت بد دارد] وجود ندارد. هرکس با انتقال قدرت یا تفویض آن از «دشمن شکست خورده به شاه فاتح» (والسر) موافق نبود، هرکس برای بازیابی استقلال خود به اسلحه متوسل میشد، هر دو شاه وی را مجازات میکردند. حتی سیاست مذهبی، چنانکه دیدیم، تا حد زیادی تابع همین اصل ضرورت اثبات وفاداری بوده است. کوروش و خشایارشا، صرفنظر از اینکه خود چه اعتقادات دینی میداشتهاند، حاضر بودند به خاطر مصالح سیاسی اعتقادات دینی اتباع خود را بپذیرند و حرمت گذارند و حتی آیینهای آنها را ترویج و تشویق کنند به شرط آنکه این اعتقادات پیوند میان فرمانروا و رعایای او را مستحکم سازد. (۷)
محقق: حجةالاسلام کیوان عزتی
پینوشتها:
(۱) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۹
(۲) نسخهی مورد استفادهی ما چاپ دوازدهم این کتاب است که در سال ۱۳۹۳ از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
(۳) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۶۴
(۴) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۷۲
(۵) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۷۲و۷۳
(۶) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۷۷و۷۸
(۷) یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، ص۷۸
…..
بیشتر بدانیم:
کوروش در تورات : مسیح خداوند یا منصوب خداوند؟
کوروش هخامنشی در منابع کهن ایرانی
کوروش هخامنشی و مصادره اسناد تاریخی
محبوبیت مردمی: کوروش یا نبونید؟
از مقبره مادر سلیمان تا آرامگاه کوروش
…..
اندیشکده مطالعات یهود را در پیامرسانهای ایرانی دنبال کنید: