ایران زمین در گذر تاریخ، افتخارات بسیار به خود دید. کارنامهی این سرزمین پر است از نقاط درخشنده و از سویی دیگر نقاطی تاریک در این تاریخ موجود است که جای بسی عبرت است. امروز، اسلام (مذهب شیعه) نیروی محرک و سبب انگیزش ایرانیان در مقابل قدرتها است. همانگونه که هنری کیسینجر (Henry Kissinger) دیپلمات ارشد امریکایی و مشاور اسبق امنیت ملی و وزیر اسبق امور خارجه ایالات متحده آمریکا بیان داشت که ایران اکنون در حال تشکیل امپراتوری باستانی خود با برچسب «شیعه» است. [۱] (البته مقام معظم رهبری به حق فرمودند که او غلط کرده است.) سالها پیش، مستر همفر جاسوس بریتانیا در خاورمیانه نیز اشاره کرده بود که اسلام مانع تسلط ما بر خاورمیانه است و لذا باید مذاهب باستانی ایران و عقائد ناسیونالیسمی (پارسی، ترکی، عربی و…) را در ملتها تقویت کنیم تا اقوام و ملتها دچار تفرقه گردند. [۲] فرانسیس فوکویاما نیز از تقابل آینده اسلام و غرب سخن گفت و تأکید کرد که باید مذهب شیعه را تضعیف کنیم تا بتوانیم در این نبرد بر اسلام غلبه کنیم. [۳] ذوالقرنین
اکنون میبینیم که جریانات اسلامستیز، به دروغ ادعای وطنپرستی کرده و برای استعمار خوشرقصی میکنند. در این میان تلاش این جریانات برای تبدیل کوروش هخامنشی به یک قدیس، و قرار دادن آن در مقابل اسلام کاملاً مشهود است. نقشهای استعماری برای تخدیر جوانان ایرانی! میگویند کوروش همان ذوالقرنین قرآن است! لذا قرآن هم به قدیس بودن کوروش اشاره کرده! سپس اینطور نتیجه میگیرند که ما خود الگو داریم و نیازی به الگوی اسلامی نداریم!
لیکن به راستی دلیل ذوالقرنین بودن کوروش چیست ؟! این نوشتار به نقد دلایل ذوالقرنین بودنِ کوروش میپردازد، آن هم از دریچه نگاه به موضوع شاخ (چه اینکه مدعی هستند کورش تاجی با دو شاخ داشت، لذا او همان ذوالقرنین به معنی «صاحب دو شاخ» است). ادعای برخی این است که تصویر زیر همان نقشنگاره کوروش هخامنشی است که در کاخ دروازه پاسارگاد قرار دارد، چون این مَرد، تاجی با دو شاخ دارد پس همان ذوالقرنین است!
در حالیکه در نوشتار پیشین روشن شد که باستانشناسان و متخصصین تاریخ هخامنشیان معتقدند که این نگاره، تصویر کوروش نیست! بلکه نماد بت بعل (ایزد نگهبان قصر) است که کوروش بزرگ از آن در کاخ خود بهره برده است. تاج آن هم یک تاج مصری است (دقت داشته باشم که هم قرآن و هم تورات، بعل را جزو خدایان شیطانی خوانده و از پرستش آن نهی کرده اند). برخی اسناد تاریخی گویای این هستند که این نماد، در بین النهرین نماد نینورته (خدای جنگ و خونریزی) هم بود. به هر روی با نگاهی منصفانه و دانشمحور روشن میشود که این نگاره ربطی به کوروش ندارد و نمیتواند دلیلی بر ذوالقرنین بودنِ او باشد. سابقاً در اینباره مفصل و با اسناد علمی سخن گفته شد. [۴] اما استناد به تورات؛ میگویند که در تورات کوروش بزرگ با صفت ذوقرانیم (به معنی قوچ صاحب دو شاخ) خطاب شده است! و این همان ذوالقرنین قرآن است. در پاسخ باید گفت که اولاً در هیچ جای تورات، شخص کوروش با صفت ذوقرانیم خطاب نشده است! و اصلاً چنین واژهای (با این شکل) در تورات وجود ندارد. در ثانی تقدیر از کوروش جزء تناقضات تورات است. چه اینکه در متن تورات، بعل و مردوک (خدایان شیطانی) و کسانی که آنان را میستایند مورد نفرین خدا قرار گرفتهاند. کوروش هم بعل و هم مردوک را به عنوان خدای خود ستوده است، [۵] از سویی کوروش مورد ستایش تورات قرار گرفته است! به هر حال باید روشن شود که کوروش مورد نفرین یهوه بود، یا مورد ستایش یهوه؟! از دیگر سوی، روشن است که تعریف و تمجید کاهنان یهود از کوروش به خاطر منافع مادی بود. [۶] در تورات میخوانیم که از قول دانیال نبی آمده است:
در سال سوم سلطنت بلشصر، نوهی نبوکدنصر، در خواب دیدم که در شهر سلطنتی شوش واقع در استان عیلام، در کنار رودخانه اولای ایستاده بودم. وقتی به اطراف نگاه میکردم، یک قوچ دیدم که دو شاخ بلند داشت و کنار رودخانه ایستاده بود. سپس دیدم یکی از این شاخها رشد کرد و از شاخ دیگر بلندتر شد. این قوچ به سوی مغرب، شمال و جنوب شاخ میزد و هیچ جانداری نمیتوانست با او مقابله کند یا از چنگش جان سالم به در برد. او هرطور میخواست عمل میکرد و بزرگ میشد. در حالیکه درباره آنچه دیده بودم فکر میکردم، ناگهان یک بز نر از غرب ظاهر شد. او آنقدر سریع میدوید که موقع دویدن پاهایش به زمین نمیرسید. این بز که یک شاخ بلند در وسط چشمانش داشت. با تمام قدرت به طرف آن قوچ دو شاخ دوید. سپس با غضب بر قوچ حمله برد و دو شاخش را شکست و او را که یارای برابری نداشت به زمین کوبید و پایمال کرد، و کسی نبود او را از دستش نجات دهد. [۷]
و در ادامه آمده است که:
آن قوچ دو شاخ را که دیدی، پادشاهی ماد و پارس است. آن بز نر، پادشاهی یونان است و شاخ بلندی که در وسط دو چشمش بود، اولین پادشاه آن مملکت میباشد (ترجمه تفسیری).» و در ترجمه قدیم آمده است: «آن قوچ دو شاخ را که دیدی، پادشاهان مادیان و فارسیان است. [۸]
معلوم است که پادشاهی (یا پادشاهان) هخامنشیان با صفت قوچ دو شاخ خطاب شدهاند (نه شخص کوروش). جالب است بدانیم که این قوچ دو شاخ در نهایت توسط پادشاه یونان از بین میرود. یعنی با این تفصیل، مصداق بارز آن قوچ دو شاخ، داریوش سوم (آخرین شاه هخامنشی که شخصی ضعیف النفس بود) است، نه کوروش بزرگ! توضیح اینکه قوچ به زبان عبرانی به صورت אַיִל نوشته میشود. (تلفظ میشود: ayil). همچنین واژه «دو شاخ» در زبان عبرانی به صورت קְרָנָיִם نوشته شده و به صورت lô q’ränäyim تلفظ میشود. حرف lô نوعی حرف تعریف و پیشوند است، اصل واژه q’ränäyim است که از ریشه קֶרֶן به معنی شاخ است و در عبری (زبان یهود) به صورت keh’ren تلفظ میشود. [۹] پس این واژه (Q’ränäyim) متفاوت از واژه ذوالقرنین است. در مصداق هم بیارتباط با شخص کوروش هخامنشی است. علاوه بر اینکه واژه «قرن» که ریشهی ذوالقرنین است، در قرآن همواره به معنی «امت» به کار رفته است، نه به معنی شاخ. [۱۰]
به هر روی اگر بخواهیم واژه «قرن» را به معنی شاخ و «ذوالقرنین» را به معنی صاحب دو شاخ بدانیم، آنگاه هرآینه اسکندر مقدونی بیش از هر کسی لایق این صفت خواهد بود. بنا بر متون تاریخی و اساطیری (که در مکتوبات کلاسیک ایرانی هم بیان شده)، اسکندر در خواب دید که به خورشید نزدیک شد و دو شاخ آن را از مشرق و مغرب گرفت، او رؤیاى خویش را با مردمش در میان گذاشت و آنان او را ذوالقرنین نامیدند. [۱۱] همچنین اسکندر پس از فتح مصر، پسر آمون نامیده شد و دو شاخ به شکل شاخهای آمون برای او به تصویر در آمد. آمون (Ammon) الهه مصر باستان و مظهر خورشید، دارای دو شاخ شمرده میشد. [۱۲] بر روی سکههای یونانی عصر باستان نیز به روشنی تصویر اسکندر کبیر (Alexander the Great) حک شده است که شاخهایی به نشان شاخهای آمون دارد. این سکه مربوط به حکومتِ Thrace است و در زمان پادشاهی لوسیماخوس (Lysimachus) ضرب شده است. [۱۳] همچنین افیپوس (Ephippos) در اثر خود درباره اسکندر مىنویسد:
اسکندر هنگام خوان، بالاپوش مقدس میپوشید. این بالاپوش گاه به رنگ ارغوانى ویژه آمون بود، با کفش و شاخى مانند او. [۱۴]
در برخی نگارهها برای زئوس (خدای بزرگ یونان باستان) نیز شاخهایی به شکل آمون نقش کردهاند. از جمله تصاویر زیر که نشان میدهد زئوس همان آمون (یا معادل آن) شمرده میشد (Zeus-Ammon).
پینوشتها:
[۱]. بنگرید به «افشاگری کیسینجر».
[۲]. بنگرید به «استعمار و تلاش برای ترویج باستانگرایی ضد اسلامی».
[۳]. بنگرید به «فوکویاما، پایان تاریخ و خوشرقصی باستانگرایان برای استعمار».
[۴]. بنگرید به «هخامنشیان و بعل».
[۵]. در ترجمه علمی استوانه کورش بزرگ، مردوک (بت بزرگ معبد اسانگیلا) به عنوان خدای آسمانها و زمین توسط کورش مورد ستایش و احترام و خاکساری قرار گرفت. بنگرید به:
The British Museum , Translation of the text on the Cyrus Cylinder (ترجمه پروفسور شاهرخ رزمجو)
[۶]. بنگرید به «بررسی ستایش کوروش در تورات»
[۷]. تورات، کتاب دانیال ۸ : ۱-۲۱
[۸]. ترجمه قدیم و تفسیری عهد قدیم، کتاب دانیال ۸ : ۲۰
[۹]. qbible.com, hebrew old testament, daniel 8
[۱۰]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۴. ج ۳ ص ۱۷۵-۱۷۶
[۱۱]. أبو الحسن على بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۴. ج ۱ ص ۵۸
[۱۲]. تاریخ هردوت، محقق و مصحح: هادى هدایتى، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۸۲. جلد ۲، پاورقی صفحه ۱۳۲.
[۱۳]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی،۱۳۹۲. ص ۲۵۳، و همچنین بنگرید به: wildwinds.com, coins, sg6814
[۱۴]. آثنایوس نوکراتیس، ایرانیات در کتاب بزم فرزانگان، ترجمه: جلال خالقى مطلق، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ۱۳۸۶. ص ۴۸.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
بیشتر بدانیم:
کوروش در تورات : مسیح خداوند یا منصوب خداوند؟
کوروش هخامنشی در منابع کهن ایرانی
کوروش هخامنشی و مصادره اسناد تاریخی
محبوبیت مردمی: کوروش یا نبونید؟
از مقبره مادر سلیمان تا آرامگاه کوروش
تمدنهایی که به دست کوروش نابود شدند
روز جهانی کوروش ؛ حقیقت یا دروغ؟
…..
تنها با یک کلیک به کانال تلگرام اندیشکده مطالعات یهود بپیوندیم:
سلام
اگر ممکنه منبع سد ساختن کوروش در قفقاز از منابع متقدم مثل تاریخ هرودوت یا کتزیاس و گزنفون بدید من هر چی گشتم نتوانستم سد ساختن کوروش را در جایی پیدا کنم.
با تشکر
سلام
این درسته که کوروش یهودیان یکتا پرست رو کمک کرد؟
سلام. اگر مقالات جلد اول كتاب زرسالاران را كه در سايت موجود است مطالعه كنيد متوجه خواهيد شد كه كوروش به «زرسالاران یهودی» کمک كرد نه به «مؤمنان یهودی»!
سلام
یعنی باید متن کامل جلد اول کتاب رو مطاله کنم؟
اگه نیازی به این نیست که کل کتاب رو مطالعه کنم لطف کنید اسم مقاله رو بنویسید.
سلام
گرچه مطالعهی كل كتاب لازم است اما اگر وقت نداريد حداقل اين دو مقاله را با دفت مطالعه كنيد:
https://jscenter.ir/jewish-history/formation/1704/%D8%AA%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%84/
https://jscenter.ir/jewish-history/formation/1748/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%DB%8C/
سلام
مطلب خوبی بود
اگر نتیجه بگیریم که کوروش ذوالقرنین نیست پس کیست؟
…
با سلام
برای پاسخ به این سؤال که «ذوالقرنین کیست؟» شما را ارجاع میدهیم به کتاب: «در جستجوی ذوالقرنین»، نوشته: «احسان روحی» و نشر «نگاه معاصر»
در توضیح برای عده ای که کوروش را ذوالقرنین میدانند:
کوروش بر طبق کتیبه موجود مردم بابل را در بت پرستی آزاد گذاشته که خلاف فرمان خداست و او بنده خوبی نبوده و ویژگیی که در قرآن برای ذالقرنین آمده که پیامبر نبود ولی از خوبان بود را نفی میکند
کوروش بالاخره علمی داشته و مردم یهود را میشناخته و یا به او شناسوندن توسط وزرا و مشاورانش که اونها یک ذواکارین دارن تو میتونی خودت را برای آنها معنی کنی و شروع به ساختن تندیس هایی در این باب از او نمودن
شاید هم یهودیان در بند بابلیان به هنگام آزادیشان این تفکر را در هخامنشیان ایجاد کردند و اونها با آموختن این مطالب تندیسها را ساختند
در هر صورت فتنه یهود در ورود به حریم پادشاهی هخامنشیان با زنی به نام استر که ملکه آن زمان شد که برادری با نام مردیخای داشت و تا توانستند از وزیران شایسته و مردم بیگناه ایران کشتند بر ما پوشیده نیست
توجه کنید به آیه عذاب و پاداش ذالقرنین ایشان از جانب خداوند قدرت عذاب کردن و پاداش دادن را دارند که این غیرعادی مینماید و نظیر این اتفاق در هیچ برهه ای از تاریخ نیست
چون به محض رسیدن به قوم غروب دستور بر عذاب و پاداش میدهد چنان که در تاریخ میدانیم حضرت نوح ۹۰۰ سال مردم را بیم داد و هدایت کرد و در نهایت خدا عذاب را فرستاد نه هیچ شخصی ولی اینجا نه تنها خدا عذاب و پاداش نمیکند که حتی سرعت انجام این امر هم در تاریخ بی نظیر است
که برای همین هم زمان این اتفاق به بعد از خاتم پیامبران که همه چیز به مردم گفته شده میرسد