در مورد ماه الول قبلاً دو مقاله داشتهایم. اولین مقاله با نام «ماه الول در تقویم عبری» (اینجا)، و دومین مقاله با نام «سلیحوت و مناجات شبانه یهودیان» (اینجا)، در سال ۱۳۹۹ منتشر شدند. امسال قصد داریم نگاهی دیگر به وقایع این ماه داشته باشیم. مقالهی امسال از کتاب «میراث یهود» نوشتهی «مشه حئیمپور» انتخاب شده است، تا با قلم یک محقق یهودی با تاریخچه، عقاید و احکام مربوط به این ماه آشنا شویم. در نتیجه، برخی تعریف و تمجیدهای داخل مقاله، ازجمله این توهم که: «خداوند پدر قوم یهود است»!! صرفاً عقاید نویسندهی آن است، و بدیهی است که ربطی به «اندیشکده مطالعات یهود» ندارد، و تنها بهرسم امانتداری از مطالب نویسنده و برای آشنایی شما خوانندگان عزیز با نگاه یهودیان به خود، آورده شده است. ضمناً لازم به ذکر است که تمامی توضیحات مابین کروشه [ ] در متن مقاله، از «اندیشکده مطالعات یهود» است، که برای آشنایی شما با اصطلاحات تخصصی یهودی به مقاله افزوده شده است.
ماه اِلول / ایلول [Elul]
نام این ماه نیز همانند نام ماههای دیگر از زبان بابلی گرفته شده است [۱] و یسرائلهائی که از گالوت بابل [اسارت بابلی] بازگشتند این نام را با خود به کشور يسرائل آوردند.
این ماه ششمین ماه از ماه نیسان است، ولی از نظر سال قمری، تیشری اولین و الول آخرین ماه سال محسوب میشود. [۲] روش خودش [۳] الول همیشه دو روزه میباشد.
رفتن مُشه به کوه سینای برای سومین دفعه
از دومین شب ماه الول خواندن سليحوت و نواختن شوفار [کُرنا] [۴] آغاز میشود. در روز اول الول مُشه ربنو [حضرت موسی] بهقصد دریافت تورات و برای سومینبار به کوه سینای صعود نمود و چهل شبانهروز در آنجا بهسر برد.
[اولین صعود]
مُشه [حضرت موسی] در اولینبار در روز هفتم ماه سیوان به بالای کوه سینای رفت و بهمدت چهل شبانهروز قوانین تورات را با توضیحات آن از خداوند دریافت نمود و در روز هفدهم تموز با دو لوح ده فرمان از کوه پایین آمد. ولی با مشاهدهی گوسالهپرستی قوم [یهود]، دو لوح را شکست.
[دومین صعود]
در روز بعد برای دومینبار به کوه سینای رفت و چهل روز برای بخشایش گناه قوم [یهود] به درگاه خداوند تفیلا [نماز] خواند و روز آخر ماه آو از کوه پایین آمد.
[سومین صعود]
سپس در روز اول الول برای سومینبار به کوه سینای رفت و پس از چهل شبانهروز اقامت در بالای کوه، دو لوح دومی را در روز دهم تیشری [یوم کیپور] با خود آورد.
به همین جهت دانشمندان یسرائل چهل روز از اول الول تا دهم تیشری را روزهای توبه و طلب بخشایش از درگاه خداوند قراردادهاند و یهودیان در طول این مدت به غیر از شبهای روش خودش و شبات [شنبه] و روش هشانا و کیپور، هر سحر به خواندن دعاهایی بهنام سليحوت مبادرت میورزند.
بیشتر بدانیم:
سلیحوت و مناجات شبانه یهودیان
مرگ جاسوسان
جاسوسانی که به دستور مشه ربنو [حضرت موسی] به کشور یسرائل اعزام شده بودند تا اوضاع آن را بررسی کنند، بهخاطر گناهشان در روز هفدهم الول به مرگ فجیعی مُردند. همانطور که در سِفر بمیدبار [کتاب اعداد] فصل ۱۴ [آیات ۳۶و۳۷] آمده است:
«مردانی که خبر بد و دروغ از سرزمین آورده بودند، بر اثر طاعون در حضور خداوند مُردند». [۵]
این جاسوسان اخبار دروغ دربارهی سرزمین یسرائل را در روز هشتم ماه آو آوردند، ولی خداوند آنان را چهل روز بعد یعنی در هفدهم ماه الول مجازات نمود. این چهل روز برابر با چهل روزی بود که آنها در سرزمین یسرائل جاسوسی کردند.
پادشاه در دشت و صحرا
بعد از ماه الول، ماه تیشری میباشد که در این ماه روش هشاناه، کیپور، موعد سوکاه و سیمحا تورا قرار دارند. ماه الول ماه تشوا (توبه) خوانده شده است. ماهی که تمام افراد یهود موظفند به طرف [خداوند] برگردند. از این جهت در فلسفهی حسيدوت [۶] چنین مثالی آمده است:
هنگامیکه پادشاه در کاخ خود میباشد، هیچیک از افراد معمولی و عام نمیتوانند به درگاه پادشاه رفته و از او درخواستی نمایند و حتی اگر به فردی معمولی اجازه داده شود که به درگاه پادشاه رود و از او درخواستی نماید، اگر آن شخص در مقابل پادشاه کوچکترین اشتباهی در رفتار خود انجام دهد، مورد تنبیه شدید از طرف وی قرار خواهد گرفت. اما در ایام ماه الول خداوند (پادشاه) در دشت و صحرا حاضر بوده و به افراد بسیار نزدیک میباشد و هر فردی که به طرف او برگردد و تشوا [توبه] نماید، گناهانش آسانتر بخشیده میشود. زیرا در این ماه هر شخصی حتی آن فرد عامی و ساده و فردی که در بیشهزار زندگی میکند، میتواند خود را به پادشاه (خداوند) نزدیکتر سازد و هر روز سعی نماید که تورات و تهیلیم [مزامیر داوود] بیشتری بخواند و کارهای نیک بیشتری انجام داده و صداقا [اعانه، صدقه] بیشتری بدهد. چون این ماه ماهی است که ملت یهود به پدر خود نزدیکتر میگردند. [!!]
من از آنِ محبوبم هستم و محبوبم نیز به من تعلق دارد
چهل روز بین اول ماه الول و روز کیپور، ایام تفیلای [نماز] بیشتر و طلب رحمت از خداوند است. در این روزها بود که خداوند گناه گوسالهپرستی فرزندان یسرائل [بنیاسرائیل] را بخشود. از این جهت دانشمندان دینی ما معتقدند که توبه و تفیلای [نماز] یهودیان در این روزها بیشتر از اوقات دیگر مورد قبول خداوند واقع خواهد شد.
شلومو [حضرت سلیمان] در شیر هشیریم [شِر هاشِریم = کتاب غزلغزلهای سلیمان] فصل ۶ آیهی ۳ میفرماید:
«אֲנִי לְדוֹדִי וְדוֹדִי לִי» یعنی: «من از آنِ محبوبم هستم و محبوبم نیز به من تعلق دارد».
از ترکیب حروف اول لغات جملهی فوق کلمه «אלול» [الول] بهدست میآید و حرف آخر هریک از این لغات حرف (י) میباشد که ارزش عددی آن [در الفبای عبری] ۱۰ است و از چهار مرتبه تکرار این حرف عدد ۴۰ بهدست میآید که اشاره به چهل روز بین اول ماه الول و کیپور است. در طی این چهل روز انسان به خداوند بسیار نزدیک است.
علت دیگری که ما در این چهل روز از خداوند طلب رحمت میکنیم این است که همانطور که چهل روز طول میکشد تا نطفه در رحم مادر شکل بگیرد، تشکیل بافت روح نیز چهل روز به طول میانجامد. وقتی یک یهودی از اول ماه الول شروع به تفیلا [نماز] خواندن و طلب رحمت میکند، بعد از چهل روز روحش همانند روح کودک نورسیدهای پاک خواهد بود. علمای مذهبی ما توصیه میکنند که هر یهودی در هریک از این چهل روز یک بار تمام تهیلیم [کتاب مزامیر داوود] یعنی ۱۵۰ فصل آن را بخواند. خواندن تمام فصول تهیلیم در هریک از این چهل روز موجب باطلگشتن اتهامات ساطان [شیطان] عليه انسان میشود.
نواختن شوفار در ماه الول
در روزهای ماه الول بعد از قرائت سليحوت و پایانیافتن تفیلای شحریت [نماز صبح] ده نوای شوفار [کرنا] نواخته میشوند که عبارتند از:
تقيعا ، شواریم ، تروعا ، تقيعا
تقيعا ، شواریم ، تقیعا
تقيعا ، تروعا ، تقيعا
در روز قبل از روش هشاناه شوفار نواخته نمیشود. [لذا] اگر شخصی باید نواختن شوفار را تمرین کند تا بتواند آن را در روز روش هشاناه بهخوبی بنوازد، او در روز قبل از روش هشاناه این عمل را در اطاقی دربسته و یا در یك زیرزمین انجام میدهد.
نواختن شوفار در ماه الول سال ۱۹۷۱
نهم ماه الول
«دان» یکی از دوازده فرزند [حضرت] یعقوب، در نهم ماه الول سال ۲۱۹۶ بعد از آفرینش بهدنیا آمد. او ۱۲۵ سال عمر نمود و در سال ۲۳۲۱ درگذشت.
منبع: میراث یهود (گلچینی از قانون، روحانیت و تاریخ یهود؛ خداشناسی و خودشناسی)، نوشته: مشه حئیمپور، چاپ: بروکلین – نیویورک، ج۴، ص۸۵۵-۸۵۹. بهکوشش: اندیشکده مطالعات یهود.
پینوشتها:
* تذکر: تمامی پینوشتها از «اندیشکده مطالعات یهود» است.
[۱] ماههای عبری در ابتدا نام مشخص نداشتند و در تورات و سیر متون مذهبی و کهن یهود، ماهها با ذکر شماره (ماه اول، ماه دوم و…) نام برده شدهاند. بعدها در اثر حملهی بختالنصر به سرزمین مقدس و به اسارت رفتن سران یهودیان به بابِل، با تأثیرگرفتن از فرهنگ بابلی، ماههای عبری نامهایی مخصوص به خود گرفتند. [ویکیپدیا: ایلول ماهی تابستانی و ۲۹ روزه است. نام این ماه از نامهای بابلی گرفته شده و از ریشهی اَکَدی به معنی «برداشت» است. ماه اَکَدی مشابهی به نام «ایلولو» وجود دارد].
[۲] سال عبری، از اول تیشری (روش هشانا) و در اواخر تابستان یا اوایل پاییز شروع میشود. یعنی در روش هشانا، تقویم عبری یک سال به جلو میرود. ولی در ترتیب شمارش ماههای سال، طبق دستور تورات، ماه نیسان مصادف با خروج بنیاسرائیل از مصر، اولین ماه شمرده میشود. پس ماههای سال به این ترتیب است:
فصل بهار: نیسان، ایار، سیوان / فصل تابستان: تموز، آو، الول / فصل پاییز: تیشری، حشوان، کیسلو / فصل زمستان: طِوِت، شِواط، ادار
پس در تورات مثلاً منظور از ماه ششم، ماه الول است، هرچند از نظر تقویم رسمی، ماه الول، ماه دوازدهم است.
[۳] روش حودش / روش خودش (اول ماه): ماه عبری بهطور یک در میان دارای ۲۹ روز یا ۳۰ روز میباشد. در ماههای ۳۰ روزه، اولِ ماه در دو روز واقع میشود: یکی آخرین روز ماه قبل و دیگری اولین روز ماه نو. روز شنبهی قبل از اول هر ماه، با دعای مخصوصی در کنیسه اول ماه را اعلام میکنند. [واژههای فرهنگ یهود، نوشته: شلمو اشمیدت، سردبیر ترجمه: منشه امیر، ناشر: انجمن جوامع یهودی، چاپ اورشلیم، ۱۹۷۷، ص۱۴۸].
[۴] شوفار (کرنا) شاخ قوچی است که به یاد داستان قربانی اسحاق در کنیسهها پس از نماز صبح در ماه الول و در روش هشانا (سال نو) نواخته میشود. در روزهای شنبه شوفار نواخته نمیشود. در یوم کیپور پس از نماز نِعیلا [نماز ویژهی شامگاه روز کیپور] نواخته میشود و سفارادیها در هوشعنا ربا نیز آن را مینوازند. [واژههای فرهنگ یهود، ص۱۷۳].
[۵] ترجمهی دقیق: ۳۶: و آن اشخاصی که مُشه برای بازدیدِ آن سرزمین فرستاده بود و برگشته و دربارهی آن سرزمین خبر بد انتشار داده بودند، و تمام جمعیت را بر ضد او (خدا) به غرولند واداشته بودند… ۳۷: یعنی آن کسانی که از آن سرزمین بدگویی کرده بودند، گرفتار (بلا) شده و در حضور خدا مُردند.
[۶] «حسید» بهمعنی پارسا و مرد پرهیزگاری است که در اخلاص و ایمان نسبت به خداوند پایدار باشد. «حسیدیسم» جمع واژهی حسید و به کسی که عضو این نهضت باشد «حاسید» میگویند. به حسیدیسم در زبان عبری «حسیدوت» گفته میشود. حاسیدها افراد پارسایی بودند که بر پاکی و خلوص و توجه در تورات تأکید میورزیدند. رهبر روحانی این جریان، در نظر مریدانش (حاسیدها) واسطهای بین آنها و پروردگار بهحساب میآید. جریان عرفانی حسیدیم را میتوان سومین جریان مهم عرفانی در تاریخ یهود پس از دو مکتب مرکابا و کابالا دانست. این جنبش در قرن هجدهم و تحت تأثیر شرایط نابسامان اجتماعی یهودیان توسط «ایسرائل بن الیعزر» ملقّب به «بعل شم طوو» (استاد نام نیک) شکل گرفت. مرکز اولیه حسیدیم در اوکراین و لهستان قرار داشت که پس از اندک زمانی سراسر اروپای شرقی را فرا گرفت. تعالیم حسیدیم متأثر از کابالا بوده و بهجای مراعات شریعت ظاهری یهود، بر اهمیّت عبادت باطنی تأکید داشت.
««« پایان »»»
آشنایی با رنگهای بهکار رفته در مقالهی فوق:
رنگ آبی برای تأکید بر کلمات کلیدی است.
رنگ قهوهای برای نقلقول استفاده میشود.
رنگ بنفش در تیترهای اصلی استفاده شده.
رنگ نارنجی در تیترهای فرعی استفاده شده.
رنگ قرمز برای لینکدادن استفاده شده.
…
اندیشکده مطالعات یهود در پیامرسانها: